دیترویت فیلمی دردسر ساز است. اتفاقات و آشوب های سال ۱۹۶۷ در دیترویت آمریکا، مخصوصاً حوادثی که در مُتل Algiers رخ داد و منجر به کشته شدن ۳ مرد سیاهپوست شد، حقایقی هستند که در هر صورت باید گفته شود. اتفاقات گذشته باید هرچه بیشتر و بیشتر به اطلاع مردم برسد یا حداقل حقایق این اتفاقات را در قالب مستند ذخیره گردد تا گوشه و کنار خالی ذهن مردم از این وقایع پر شود. اینها داستانهای ناگفته آمریکاست و یک آمریکایی برای شناخت خود باید تلخی این اتفاقات را در کنار شیرینیهای تاریخ تحمل کند. مطمئناً کاترین بیگلو،کارگردان، و مارک بوآل، فیلنامه نویس، اهداف نابی از ساخت این فیلم داشته اند. تلاش آنها برای یافتن حقیقت در میان تمام شواهد ضد و نقیضی که موجود است، ستودنی است.

بیگلو بر خلاف فیلم قبلی خود، Zero Dark Thirty، در این فیلم مشخصاً به دنبال کشف حقیقت است و نگاهی به سبک خبرنگاران به آن دارد. اما مشکل اینجاست که در رابطه با موضوعی به این شدت نژادی، حقیقت بی دوام است. وقتی که این مسائل در قالب درام درمیایند دیگر تشخیص حقیقت بسیار دشوار میشود. شاید این داستانی نیست که بیگلو برای گفتن انتخاب کرد. شاید او فکر میکرد با جلب توجه به موضوعی به این دشواری میتواند نشان دهد با اینکه همه چیز تغییر کرده اما هیچ چیز تغییر نکرده است ! اما بیگلو در نمایش اتفاقات ۲۵–۲۶ جولای سال ۱۹۶۷ اشتباه جبران ناپذیری میکند. بیگلو در انتخاب داستانش دقت کافی برای انتخاب داستان مهمتر را ندارد. در واقع او میتوانست با دقت بیشتری به اصل موضوع بپردازد. در جریان فیلم، این مردان سیاه پوست پرده پرنقشی میشوند که تماماً جلوی دید مخاطب را میگیرد و توجه آنهارا از افسران پلیسی که به شدت تحت فشار اغتشاشات خیابانی آن شبها بودند، دور میکند.
بیشک میتوان گفت که قصد بیگلو این نبوده اما به هرحال این اتفاق افتاده است. بیگلو فیلمساز برجسته ایست و به راحتی میتواند مخاطب را دقیقا وسط داستان قرار دهد. در ابتدای فیلم شاهد دستگیری این جوانان سیاه پوست توسط پلیس دیترویت هستیم و این گیرایی فیلم تا انتها ادامه دارد. فوقالعاده است که بیگلو همانطور با زمان بازی میکند که کریستوفر نولان در فیلم Dunkirk با آن کلنجار میرود. نمایی کلی از شروع اغتشاشات به نمایش در میآید سپس به آرامی به سمت متل Algiers میرویم و دوباره با سرعتی بالا تا انتهای فیلم پیش میرویم.بازی تمام بازیگران درجه یک است. مخصوصاً Algee Smith در نقش Larry که آوازه خوان اول سرود های اعتراضی است و در زمان اشتباه در متل Algiers دستگیر میشود و اتفاقات آن شب به کلی او را عوض میکنند.
احتمالاً مخاطبین با خشونت این فیلم غریبه نیستند. میتوان فهمید که بیگلو قصد دارد تا مخاطب شدت و خشونت تجربیات این زنان و مردان را به آنها منتقل کند. اما اینجا هم به نظر میرسد بیگلو برای انتقال این حس از طریق همه شخصیتها دچار سردرگمی میشود. حتماً لازم نبود که این اتفاقات بیفتند. اگر یکی از افسر های پلیس تصمیم متفاوتی میگرفت احتمالاً شاهد این اتفاقات در تاریخ آمریکا نبودیم. اما با کم توجهی به جزییات، بیگلو این مسأله را به نحوی نمایش میدهد که همه اشخاص در این اتفاق دخیل بودهاند و این تمام حقیقت نیست !
این داستان بیشتر از یک نگاه ویکیپدیا-مانند لیاقت تجزیه و تحلیل داشت. تنها در لحظات اندکی از فیلم شاهد شیرجه های عمیق بیگلو در عمق ماجرا هستیم. بیگلو در جستجوی حقیقت، بسیاری از جزئیات را از قلم می اندازد. دیترویت شانسی از دست رفته برای بیگلو است و با اینکه بیگلو و بوآل قصد پرده برداری از حقیقت داشتند اما اگر داستان چیزی که اشخاص لیاقتش را دارند به آنها ندهد، این قصد هیچ ارزشی ندارد و با گذر زمان فرصت برای رساندن صدای این اتفاقات کمتر و کمتر میشود .

تاریخ اکران : ۱۳ مرداد (۴ آگوست)
امتیاز IMDB: 7.2 / 10
امتیاز Metascore : 79 / 100
امتیاز Rottentomatoes : 88%
کارگردان : کاترین بیگلو
بازیگران :
John Boyega در نقش Dismukes
Will Poulter در نقش Krauss
Algee Smith در نقش Larry
Jacob Latimore در نقش Fred
Jason Mitchell در نقش Carl
Hannah Murray در نقش – Julie
Jack Reynor در نقش Demens
Kaitlyn Dever در نقش Karen
Ben O’Toole در نقش – Flynn
John Krasinski در نقش Attorney Auerbach
Anthony Mackie در نقش Greene
Nathan Davis Jr. در نقش Aubrey
Peyton ‘Alex’ Smith در نقش Lee
Malcolm David Kelley در نقش Michael
Joseph David-Jones در نقش Morris
Laz Alonso در نقش Conyers
Ephraim Sykes در نقش Jimmy
Leon Thomas III در نقش Darryl
Gbenga Akinnagbe در نقش Aubrey Pollard Sr.
Chris Chalk در نقش Officer Frank
نظر شما چیست؟