مختصری بر زندگی آلفرد هیچکاک
آلفرد جوزف هیچکاک (Alfred Joseph Hitchcock) متولد ۱۳ آگوست ۱۸۹۹ در لندن می باشد. در اوایل سال ۱۹۲۰ هیچکاک به عنوان دستیار طراح صحنه وارد صنعت سینما شد. بعد از دوسال کار کردن در همان کمپانی فیلم سازی به عنوان دستیار کارگردان برای فیلم Always Tell Your Wife (1923) انتخاب شد. پس از مشاجره تهیه کننده و کارگردان فیلم، تهیه کننده آلفرد را به عنوان کارگردان این فیلم انتخاب کرد و آلفرد با این فیلم وارد دنیای کارگردانی سینما شد.
در سال ۱۹۴۰، هیچکاک پا به عرصه هالیوود گذاشت و در همان سال با ساخت فیلم Rebecca(1940) فیلم سازی در هالییود را آغاز کرد. با افزایش شهرت هیچکاک در زمینه کارگردانی، کمپانی های فیلمسازی به آثار وی لقب سینمای آلفرد هیچکاک را دادند. همانند Alfred Hitchcock’s Psycho(1960) (روانی) و یا Alfred Hitchcock’s Frenzy(1972) (جنون).

در سال ۱۹۷۹ هیچکاک موفق به دریافت جایزه AFI Life Achievement Award (جایزه افتخاری که به افراد، برای سالها تلاششان در عرصه سینما اهدا میشود) شد. آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۸۰ به دلیل بیماری کلیوی در لس آنجلس آمریکا درگذشت.
۱۰ حقیقت خواندنی درباره آلفرد هیچکاک
۱. هیچکاک هرگز موفق به دریافت جایزه اسکار به عنوان بهترین کارگردان نشد.
بر خلاف انتظار, او تنها دو بار جایزه اسکار را دریافت کرد. برای فیلم Rebecca (به عنوان بهترین فیلم سال) و جایزه افتخاری برای سالها تلاش وی در سینما (AFI). ۱۶ فیلم وی به عنوان نامزد برای دریافت بهترین کارگردان سال انتخاب شدند ولی هیچکاک هیچگاه موفق به دریافت این جایزه نشد.
۲. تنها چند ماه قبل از مرگ آلفرد هیچکاک, ملکه الیزابت دوم او را به مقام شوالیه نائل کرد.
هنگامی که خبرنگار از او پرسید که چرا این مدت طولانی طول کشید که او این سمت را دریافت کند, هیچکاک پاسخ داد: به نظر من این ها همه از بی اهمیتی و سرسری گرفتن سرچشمه میگیرد. هیچکاک در سال ۱۹۸۰ توسط ملکه انگلیس, به بالاترین مقام امپراطوری انگلستان نائل شد.
۳. هیچکاک اقدام به خرید تمامی نسخه های کتاب با عنوان “روانی (Psycho)” کرد.
قبل از عرضه رسمی فیلم روانی (Psycho), هیچکاک تمامی کتابها با این عنوان را خریداری کرد تا هیچکس متوجه پایان این فیلم نشود. به نقل از گاردین: “کارگردان تمامی نسخه های رسمی رمان روانی را با هزینه تقریبی ۹۰۰۰ دلار (در سال ۱۹۶۰) , خریداری کرد تا هیچکس از پایان فیلم اطلاعی نداشته باشد. او همچنین فیلمبرداری فیلم خود را بدون حضور هیچ فرد خارجی انجام داد و همچنین تمامی عوامل پشت صحنه و بازیگران را ملزم به امضای قراردادی کرد که طبق آن, افراد نمیتوانند از پایان بندی فیلم با کسی صحبت کنن.”
۴. هیچکاک بعد از دریافت جایزه اسکار خود, کوتاهترین سخنرانی بعد دریافت جایزه را ایراد کرد.
سخنرانی هیچکاک بعد از دریافت جایزه افتخاری اسکار خود, تنها چند کلمه بود “واقعا, واقعا (Very Much Indeed)”
اگر خیال میکنید که داستاانهای انزوایی و مرگ در فیلمهای هیچکاک تا حد زیادی تاریک و ترسناک هستند, پس بدانید که شما تنها نیستید. خود آلفرد هیچکاک هم جرئت دیدن فیلمهای خودش را نداشت.
او در مصاحبه ای در سال ۱۹۶۳ گفت :” من از فیلمهای خودم میترسم. نمیدانم که چه گونه بعضی از مردم جرئت دیدن فیلمهای من را دارند!” وقتی که خبرنگار این ترس هیچکاک از فیلمهایش را “بی منطق” دانست, هیچکاک در جواب او گفت:” من با تو موافقم. ولی واقعا منطق چیست!؟ چیزی احمقانه تر از منطق وجود ندارد.”
والت دیزنی به هیچکاک اجازه فیلم برداری در دیزنی لند (Disney land) را نداد.
والت دیزنی, غول کارتون سازی, در اوایل سال ۱۹۶۰ میلادی به دلیل وجود صحنه های منزجر کننده در فیلم روانی, اجازه فیلم برداری در دیزنی لند را به آلفرد هیچکاک نداد.
با توجه به این که, این جایزه بالاترین افتخار برای هر هنرمند بریتانیایی است, آلفرد هیچکاک از قبول این جایزه در سال ۱۹۶۲ به دلیل آن که به عقیده او این جایزه کمکی به فرهنگ و هنر بریتانیا نمیکند, خودداری کرد.
هیچکاک به دلیل آنکه قصد نداشت تا جیمی استوارات (Jimmy Stewart) را در فیلم بعدی خود بازی دهد, فیلم برداری فیلم جدیدش را به تعویق انداخت.
جیمی استوارت و هیچکاک فیلمهایی مثل سرگیجه (Vertigo) و پنجره پشتی (Rear Window) را با یکدیگر همکاری کردند. ولی به دلیل آنکه فیلم سرگیجه در باکس آفیس زمان خود موفقیت چشمگیری نداشت, هیچکاک قصد کنار گذاشتن استوارت را در فیلم شمال از شمال غربی (North By Northwest) داشت, ولی هیچکاک دل و جرئت آن را نداشت که او را از لیست بازیگران خود خط بزند. جیمی استورات در کتاب زندگینامه خود گفته است”:هیچکاک فیلمبرداری فیلم جدید خود را به تعویق انداخت تا من پیشنهاد کاری در فیلم دیگری را قبول کنم.”
شاید به عقیده خیلی از منتقدین و طرفداران, او به عنوان “استاد تعلیق سینما” شناخته میشود. ولی دوستان, همکاران و یا حتی بازیگرانی که با او همکاری داشتند, به هیچکاک لقب “استاد شوخی و مسخره کردن” میدادند. او غالبا به دنبال فهمیدن آن بود که اطرافیان خود از چه چیزهایی ترس دارند مثل ترس از موش یا عنکبوت. و در نهایت آنها را با جعبه ای پر از حیوان یا موجودی که از آن ترس داشتند, غافلگیر میکرد.
البته با توجه به آن چه که در کودکی برای او اتفاقی افتاده بود, این ترس عقلانی به نظر میرسید. پدر آلفرد برای تنبیه فرزندش, او را با پلاکاردی وارد یکی از دفترهای پلیس کرد که روی پلاکارد نوشته شده بود: “من را برای ۵ دقیقه در بازداشتگاه, زندانی کنید!”

اگر به دنبال فیلمی هیجانانگیز و خلاقانه میگردید حتما فیلم طناب (Rope), با همکاری جیمی استوارت و آلفرد هیچکاک را در رادار فیلمبینی خود قرار دهید. (تمامی صحنههای فیلم تنها در یک اتاق اتفاق میافتد!)
نظر شما چیست؟