دارن آرونوفسکی، مغز متفکر فیلم مادر! اعلام کرده که منتظر است تا مخاطبین برداشتهای آزادشان را از این کابوس شبانه (اشاره به فیلم مذکور) که از جمعه روی پرده سینِما میرود، اظهار کنند. این کارگردان شخصاً فیلم خود را نوعی “تهاجم“ و “هذیان حاصل از تب“ خوانده است. ستاره فیلم، جنیفر لاورنس، خیلی زود دریافت که این فیلم به معنای واقعی کلمه ترسناک نخواهد بود و بیشتر حالت کنایه آمیز به خود خواهد گرفت. تنها دلیل قرار گرفتن این فیلم در ژانر وحشت این بود که آنها میخواستند ذهن مخاطب را برای اعمال خشونت آمیز داخل فیلم آماده کنند. هفته گذشته در یکی از جشن های اکران فیلم در تورنتو کانادا بود که اِد هریس، یکی از ستارگان فیلم، به شوخی گفت:“من هنوز هم نمیدانم چگونه باید این فیلم را نگاه کنم.“ در همین مراسم خاویر باردم نیز گفت:“ راستش من نمیدانستم دارم چکار میکنم… زبان انگلیسی من آنقدر ها هم خوب نیست.“
اسپویلر: اگر فیلم را ندیدهاید، ادامه متن ممکن است قسمت های از داستان فیلم را لو دهد !
خب ما چه برداشتی از سمبل های استفاده شده در فیلم میتوانیم داشته باشیم؟ و ۲۵ دقیقه پایانی فیلم که در آن شخصیت جنیفرلاورنس به عنوان سیاره زمین میسوزد، آسیب میبیند و تا حد نابودی تخریب میشود، چه معنایی دارد؟ در ادامه ما بررسی هایی بر روی مصاحبههای صورت گرفته با آرونوفسکی، لاورنس و فیلیپ مسینا (طراح تولید) انجام میدهیم تا سرنخ هایی از مفاهیم این فیلم بدست بیاوریم.
تصویر بزرگ
لاورنس در مصاحبهای با تلگراف گفته است:“این فیلم صحنههایی از تجاوز و شکنجه زمین، مادر طبیعت، را نشان میدهد. این فیلم برای همه جذاب نخواهد بود. تماشای این فیلم دشوار است. اما واجب است که مردم کنایه و تمثیلهای مارا بفهمند. در فیلم مادر! من نقش زمین را بازی میکنم. خاویر که نقش یک شاعر را بازی میکند نوعی خدا را نشان میدهد، یک خالق. میشل فایفر نیز نقش حوا را برای هریس در نقش آدم بازی میکند. فرزندان این دو نیز در فیلم حضور دارند. طراحی صحنه نیز گاهی اوقات، باغ عدن را به نمایش میکشد.“
عنوان فیلم
آرونوفسکی اظهار داشته است که علامت تعجب موجود در عنوان فیلم مادر! نشان دهنده اتفاق عجیب و غریب و بخصوص ۲۵ دقیقه پایانی آن است. درواقع این علامت تعجب نشان دهنده ۵ مرحلهای است که شخصیت لاورنس، به عنوان زمین، در رؤیاهای تب دار و ترسناک خود میگذراند.
واشنگتن پست اشاره میکند که آرونوفسکی قبل از گرفتن تصمیم نهایی، نام هایی دیگری مثل روز ششم، که در کتابهای مذهبی از آن به عنوان روزی یاد شده که خدا انسان را خلق کرد و مالکیت زمین را به او داد، را نیز در ذهن داشته است.
تلگراف در این باره نوشته است:“همانطور که در این فیلم نیز دیده میشود، مخلوقات خدا تمایل زیادی به خارج شدن از روال عادی خود داشتند و این باعث میشد که خدا چندین بار همه چی را خراب کرده و از اول شروع کند. این کار تا زمانی که همه مشکلات حل شود ادامه خواهد داشت.
همچنین شخصیت خاویر باردم نیز نسبت به یک کریستال که در دفتر کارش نگهداری میکند، حساسیت عجیبی دارد. هیچکس حق ندارد به این کریستال دست بزند و خاویر با استفاده از این کریستال میتواند از لاورنس سو استفاده کند. اما لاورنس این موضوع را به راحتی قبول کرده و اصرار دارد که شوهرش به نوعی نابغه است و برای خلق کار های بعدیش نیاز به زمان دارد.“
مهمانان
در ابتدا، شخصیت تمثیلی آدم، جلوی در خانه لاورنس و باردم ظاهر میشود و از آنها میخواهد تا موقتاً در اتاق مهمانها زندگی کند. ظاهراً او در اواخر عمر خود است و در صحنهای نیز لاورنس، هریس را میبیند که با درد در سرویس بهداشتی خم شده و دندهاش مشخصاً کبود شده است.
لحظاتی بعد وقتی خود لاورنس وارد سرویس میشود، چاه آنها بسته شده است. وقتی سعی میکند چاه را باز کند با عضوی قرمز از بدن در چاه مواجه میشود. در حالی که بعضی از مخاطبین فکر میکنند که این عضو یک قلب است، برداشت من این است که بدلیل حضور باردم در سرویس بهداشتی، عضو مذکور از اعضای بدن آدم بوده است که بنا به دستور خدا جدا میشود. در صحنههای بعد به طور مشخص، زخم هایی روی پشت و قفسه سینه او دیده میشود. و صبح روز بعد نیز همسر او ظاهر میشود. نمیتوانم بطور قطع بگویم که برداشت من درست است اما با توجه به داستان فیلم، خیلی دور از ذهن هم نیست.“
همچنین آرونوفسکی در مورد بازی فایفر در نقش حوا نیز گفته است:“فایفر نقش حوا، اولین زن روی زمین، را بازی میکند.هنگامی که داشتم از خودم میپرسیدم حوا کیست و چیست به این نتیجه رسیدم که حوا موجودی بدجنس است. شما میتوانید با شیطنت او را برای خوردن سیب ممنوعه ترغیب کنید.(البته در فیلم مادر! بجای سیب ممنوعه از کریستال ممنوعه استفاده شده است) پس از این ماجرا ها به فایفر گفتم که این نقش را بازی کن و او مانند گربهای شروع به بازی با موشی به نام لاورنس کرد.“
علیرغم اینکه شخصیت باردم در صحنههای زیادی به مادر عشق میورزد اما هیچگاه نمیتواند از پرستش کنندگان خویش فاصله گرفته و همیشه آنها را به منزل راه میدهد.
ادامه مطلب در صفحه بعد:
[…] مادر! […]