فصل هفتم بازی تاج و تخت شروع و به سرعت هم تمام شد و حالا شما ماندهاید و دو سال انتظار برای فصل بعدی و شش قسمت پایانی. البته این فرصت خوبی است که بتوانیم تمام اطلاعات و جزئیات فصل هفتم را موشکافی کنیم؛ زیرا که سؤالهای زیادی ذهنمان را مشغول کردهاند.
قسمت پایانی فصل هفتم بازی تاج و تخت سؤالاتی حاد درباره رابطه جان و دنریس به وجود آورد که چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی که آنها متوجه رابطه خونی نزدیکشان با یکدیگر بشوند؟ چرا تیریون آنقدر عصبانی بود وقتی متوجه رابطه آن دو شد؟ چه چیز انتظار جیمی را میکشد؟ و از همه مهمتر، چه بلایی سر تورموند و بریک آمد؟ اگر این جنگجوی مو قرمز کشته شده باشد، HBO باید منتظر یک تظاهرات باشد! نویسندگان ScreenCrush و متخصصان سریال بازی تاج و تخت ، ای. اولیور ویتنی و کوین فیتزپاتریک به بررسی دقیق موضوعات و پرسشهایی میپردازند که سریال باید در فصل هشتم به آنها پاسخ دهد، بهعلاوه تعدادی نظریه که اتفاقات بعدی را پیشبینی میکنند.
۱- آیا تورموند و بریک مردند؟
شما قانون سریالهای تلویزیونی را میدانید؛ تا وقتی جنازههای شخصیتها را ندیدهاید، آنها را مرده ندانید. از وقتی که قسمت پایانی را تماشا کردهام، این چیزی است که من مدام به خودم میگوییم؛ امیدوارم که تورموند و بریک نمرده باشند. وقتی که شاه شب با ویرسون به دیوار حمله کرد، ما آنها را دیدیم که در حال فرار از قلعه ایست واچ بودند؛ که در نهایت به همراه بخش قابلتوجهی از دیوار فروریخت و به مسیر عبور ارتش مردگان تبدیل شد. منطقی است که تورموند و بریک کشته شده باشند. آیا واقعاً ممکن است که آنها توانسته باشند در آن مدت کوتاه از بلندترین نقطه دیوار خودشان را زمین رسانده باشند و از فروریختن دیوار جان سالم به دربرده باشند؟ من واقعاً شک دارم که سازندگان سریال بازی تاج و تخت، شخصیت محبوبی مانند تورموند را به بدون نشان دادن صحنه مرگش از سریال حذف کند. سریال حتی برای تورس که یک شخصیت مکمل بود صحنه مرگ خوبی را تدارک دید و برایش مراسم ختم نیز برگزار شد! پس منصفانه است که بگوییم تورموند و بریک نیز لایق چنین رفتاری هستند. شما نمیتوانید به شخصیتی مانند تورموند یک قسمت با کلی صحنه و دیالوگهای جالب بدهید و ناگهان او را از سریال حذف کنید.
۲- آیا یارا زنده است؟
فصل هفتم بازی تاج و تخت ثابت کرد که این سریال، زندگی یک شخصیت را بیهوده به پایان نمیرساند؛ مخصوصاً وقتی که پای شخصیت محبوبی در میان باشد. در فصل بعد به احتمال زیاد به ماجرای ناپدید شدن یارا پرداخته خواهد شد. یارا توسط عمویش یورن اسیر شد و در پایتخت گردانده شد و مورد آزار و نفرت مردم هم قرار گرفت؛ با این حال سرنوشت نهایی یارا توسط برادرش تیون رقم خواهد خورد که در قسمت پایانی فصل هفتم برای نجات خواهرش حاضر به دعوا با سایر آهن زادگان شد. فرمانده آهن زادگان راست میگفت که به احتمال زیاد یارا مرده است؛ ولی یارا محبوبیت زیادی در بین بینندگان سریال دارد و به نظر نمیرسد که به این سادگی از سریال حذف شود و نیز یورن نیز آنقدر سادیسمی است که به این راحتی یکی از اسباب بازیهایش را از دست نمیدهد. نظریه ما این است، از آنجا که یورن به دنبال کمپانی طلایی رفته است تا آنها را به وستروس منتقل کند، امکان این وجود دارد که تیون و همراهانش به دنبال او راه بیفتند و یک عملیات نجات مخفیانه برای یارا ترتیب دهند؛ همانگونه که یارا دست به چنین عملیاتی برای نجات تیون از دست رمزی زد. آیا موفقیتآمیز خواهد بود؟ طبق شعار خاندان گریجوی، آنچه مرده است، هرگز نمیمیرد. با توجه به کوتاه بودن فصل هشتم، به نظر نمیرسد که فرصت زیادی برای یک تجدید دیدار شادمانه بین اعضای خانواده گریجوی باشیم، پس شاید فرصت مناسبی باشد تا تمامی خانواده بهسوی افتخار و شکوه قدم بگذراند.
۳- چرا آتش ویسروین به رنگ آبی بود و چطور دیوار را فروریخت؟
سازندگان بازی تاج و تخت در مورد ویسرون و زنده شدن او توسط شاه شب آنچنان مبهم عمل کردهاند که حتی نمیتوان به درستی اسم او را مشخص کرد! آیا او یک اژدهای یخی است؟ یک وایت پرنده؟ همچنین تواناییهای او از وقتی که وایت شده چه فرقی کرده است؟ سؤالاتی هستند که امیدواریم در فصل هشتم به آنها پاسخ داده شود. البته مهمترین سؤال اکنون این است که چگونه ویسریون شعلههای آبی تولید میکند و چگونه توانست با آن شعلهها یک دیوار جادویی با قدمت ۸۰۰۰ سال را نابود کند؟
با دقت در صحنه مربوطه متوجه میشویم هنگامی که شعلههای آبی به دیوار برخورد میکنند، یخها ذوب نمیشوند. دریایی از آب که از آن ارتفاع به پایین فرو میریزد، مطمئناً مشکل بزرگی برای وایت واکر ها خواهد بود، زیرا ما دیدیم که آنها نمیتوانند از آب یا حتی آب یخ زده سطح دریاچه عبور کنند.VICE’ Motherboard یک توضیح علمی برای این پدیده دارد و این است که شعله ویسروین دارای مقادیر زیادی دیسیانواستیلن اکسیژنه است که باعث میشود شعله او به رنگ آب درآید که بسیار سوزانندهتر از شعله زرد رنگ است؛ اما علم نقش بسیار کوچکی در دنیای بازی تاج و تخت دارد، پس ما میتوانیم آن را به راحتی به قدرت جادوی شاه شب نسبت بدهیم. نشانی که او روی بازوی برن گذاشت باعث شد که او بتواند وارد غار کلاغ سه چشم بشود. پس ما میتوانیم فرض کنیم که تماس دست شاه شب با بدن ویسریون باعث به وجود آمدن آن شعلههای آبی رنگ شده است؛ و آن شعلههای آبی رنگ بودهاند که قدرت شکستن جادوی های دیوار را داشتهاند. روی هم رفته، من فکر میکنم که دن وایس و دیوید بنیاف فقط میخواستهاند که شعلههای وسریون آبی رنگ باشد. حال جدا از اینکه این شعلههای آبی معنای خاصی دارند یا نه، دیدنشان واقعاً شگفتانگیز بود.
۴- جیمی به کجا میرود؟ آیا بران بدون او در خطر نخواهد افتاد؟
بعد از هفت، هشت یا شاید دوازده بار دعوا و بحث و جدل، سرانجام جیمی لنیستر خواهر بیرحمش را ترک کرد. شاید اثر صحبتهای خیرخواهانه برین یا صرفاً حس شرافت جیمی بود که چشمهای او را به خودخواهی پوچ خواهرش باز کرد؛ اما در هر صورت سرنوشت فرزند دوم تایوین لنیستر برای مسیرهای روشنتری در دنیای بازی تاج و تخت مقدر شده است.
سؤال این است: جیمی به کجا میرود؟
تمام راهها به ناچار به وینترفل ختم میشوند. همانطور که ما دنی و جان را دیدیم که با کشتی به سوی شمال میرفتند و اولین توقف گاهشان وایت هاربر خواهد بود. احتمالش وجود دارد که جیمی زودتر از آنها به وایت هاربر برسد و به آنها بپیوندد و خبر خیانت سرسی را به آنها بگوید. ولی همچنین باید مدنظر داشته باشیم که شاه کش داستان ما ممکن است که اول از همه به دیدار برین برود. ما برین را بعد از دراگون پیت ندیدهایم. به احتمال زیاد او به وینترفل و نزد سانسا برمیگردد و از اتفاقی که برای لیتل فینگر افتاده بسیار تعجب خواهد کرد! و از همه جالبتر زمانی است که تورموند هم از سقوط دیوار جان سالم به درببرد و بتواند به وینترفل برود و با برین ملاقات کند!
و سؤال دیگر: چه اتفاقی برای بران افتاد؟ رفیق گرمابه و گلستان برادران لنیستر هرگز در یک صحنه با سرسی دیده نشده است و دلیل آن هم بر طبق برخی خبرها این است که بازیگران این دو نقش، جروم فلین و لنا هیدی از کار کردن در کنار یکدیگر امتناع میکنند. با این حال بران به شکل مبهمی در قسمت پایانی فصل هفتم نشان داده نشد. آیا جیمی به بران گفت که برای همیشه دارد از آنجا میرود؟ آیا قهرمان جنگ بلک واتر از دست سرسی در امان خواهد بود؟ آیا آن دو حتی یک صحنه را هم نمیتوانند با یکدیگر کار کنند؟ به هر حال سخت است که او را در پایتخت بدون در دست داشت دستمزدش تصور کنیم.
۵- چرا واکنش تیریون به رابطه دنریس و جان آنگونه بود؟
این قضیه واکنش زیادی را میان طرفداران بازی تاج و تخت برانگیخت. درنتیجه کارگردان جرمی پودسوا به شفافسازی دراینباره پرداخت. تیریون از رابطه آن دو عصبانی یا خوشحال نبود؛ بلکه از اینکه رابطه ملکه وستروس با پادشاه حرامزاده شمالی ممکن است اتحاد آنها را برای جنگ پیش رو علیه شاه شب پیچیده کند، نگران بود.
نتیجه رابطه دنی و جان کاملاً نامشخص است. آیا دنریس ممکن است که تصمیمی ناشی از رابطه جدیدش بگیرد؟ آیا او اکنون میتواند منافع جمعی را بر علایق شخصیاش ترجیح دهد؟ نتیجه این رابطه برای اتحاد چه خواهد بود؟ اکنون هرکس در این جبهه متحد چه جایگاه و موقعیتی پیدا خواهد کرد؟ اکنون ما نگرانی تیریون را درک میکنیم. همه چیز ممکن است از هم فروبپاشد. ما نمیدانیم که چه کسی طرف چه کسی را میگیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد و کدام اتحاد، اتحاد نیرومندتری خواهد بود.
مقاله مرتبط: متهم شدن کارگردان هالیوودی به آزار و اذیت جنسی
حال بحث دیگری که پیش میآید چگونگی کسب رضایت سرسی توسط تیریون برای اتحاد است؛ که منجر به این سؤال میشود…
۶- چه صحبتهایی میان تیریون و سرسی رد و بدل شد؟
یکی از حساسترین سکانسهای قسمت پایانی فصل هفتم، گفتوگوی هیجان برانگیز تیریون و سرسی بود که در آخر به مرگ اعضای خانواده لنیستر کشیده شد. خیلی عجیب بود که سرسی وقتش را با اتحاد با دنریس و جان تلف کند؛ آن هم وقتی که نتوانستند با یکدیگر توافق کنند و سپس بر اساس صحبتهای شخصی که بیشتر از هر کس دیگری در این دنیا از او نفرت دارد، با این اتحاد موافقت کند. مطمئناً مذاکرهای بین تیریون و سرسی صورت گرفته که ما آن را ندیدیم؛ آن مذاکره چه بود؟
احتمال بسیار پایینی وجود دارد که تیریون بخواهد به دنریس خیانت کند و طرفش را عوض کند. پس شاید مذاکرهای بین تیریون و سرسی صورت گرفته که شامل یک ازدواج یا به هر نحوی، راهی باشد که فرزند سرسی را از خطر دور نگه دارد. نظریهای که وجود دارد این است که تیریون میداند که دنریس نمیتواند بچهدار شود؛ پس پیمانی میان آن دو بسته شده است، مبنی بر اینکه فرزند سرسی بعد از دنریس به تخت آهنین بشیند. با توجه به نگرانی تیریون از رابطه دنریس و جان، میتوان این نظریه را محتمل دانست.
اما احتمال سادهتری نیز وجود دارد. این تیریون بوده است که به سرسی گفته است که درباره اتحاد با دنریس دروغ بگوید. او میدانست که نمیتواند خواهرش را به همکاری با دنریس راضی کند، پس با توجه به خونریزیهای صورت گرفته و نیز روحیه دنریس، دروغی دراینباره شاید بتواند که به صورت کوتاه مدت تنشهای میان طرفین را کم کند. هر آنچه در آن اتاق گفته شده باشد، فصل هشتم بازی تاج و تخت باید درباره آن پاسخ دهد.
۷- چه اتفاقی برای گندری افتاد؟
قسمت ۷۹ دقیقهای پایانی فصل هفتم، آنقدر زمان کافی نداشت که بتواند به همه شخصیتهای فرعی بپردازد. گندری از آن شخصیتها بود که نبودش حس میشد. گندری و بازگشت معجزه وارش به دیوار برای فرستادن آن کلاغ جادویی به سوی دنریس و آوردن او و سه اژدهایش به صحنه نبرد، توجه بسیار زیادی را به سوی خودش جذب کرد؛ اما آیا این تنها کاری بود که فرزند رابرت براتیون میتواند انجام دهد؟ ما فرض میکنیم که گندری به سرعت از خستگی ناشی از مسافت طولانیای که طی کرده بود رهایی یافت؛ همانطور که زخمهایی که جان در نبرد اخیر برداشته بود (و البته یخ هم زده بود) به سرعت بهبود یافت. با این حال باز هم غیرمنطقی است که گندری همراه با تورموند و بریک در ایست واچ باقی بماند؛ اما مطمئناً دلیلی وجود دارد که چرا او همراه با داووس در دراگون پیت حضور نداشت.
با این حال، گندری سالهای زیادی را در پایتخت و در نزدیکی دشمنانش بهعنوان آهنگر کار کرده است. ولی شاید این احتمال کوچک وجود داشت که سرسی بتواند ویژگیهای ظاهری رابرت براتیون را در چهره گندری ببیند؛ این اتفاق ممکن بود که کل قرار ملاقات را به هم بریزد. با توجه به نزدیکی و هماهنگی بین پسر ند استارک و پسر رابرت براتیون در نبردها، احتمالاً ما گندری را دوباره در فصل هشت خواهیم دید.
۸-آریا و سانسا چه زمانی شروع به همدستی با یکدیگر کردند و نقش برن در این میان چه بود؟
بار دیگر این جرمی پودسوا بود که طرفداران بازی تاج و تخت را آگاه کرد. رابطه عجیب و رقابت سانسا و آریا، حقهای بود که به وسیله آن بتوانند لیتل فینگر را در تله خودش بیندازند؛ اما در قسمت پایانی فصل هفتم، اصلاً مشخص نشد که چگونه این دو خواهر با یکدیگر همکاری کردند و آیا برن نیز کمکی کرد یا نه. من فکر میکنم که آریا و سانسا درگیریهایشان را از عمد به شکل عمومی نشان دادند که بتوانند توجه مخاطبان را به یک حس نادرست عدم امنیت جلب کنند؛ اما آنگونه که پودسوا در مصاحبه اش پیرامون بازی تاج و تخت با The Daily Beast گفته است، آنها با مداخله دیده نشده توسط برن، اختلافاتشان را کنار گذاشتند.
معتقدم بخشی از حیلههای لیتل فینگر بر سانسا اثر کرده و باعث ایجاد سؤالاتی در ذهنش شده بود، خصوصاً سؤالاتی پیرامون اهداف و انگیزههای آریا و اینکه آیا میتوان به او اعتماد کرد یا خیر. من فکر میکنم که چه اتفاقی افتاد که پای برن به قضیه باز شد. او توانایی این را داشت که پاسخ بسیاری از سؤالهای خواهرانش را بدهد؛ و در صحنه محاکمه لیتل فینگر میبینیم که تمام چیزهایی که برن میگوید، برای آریا و سانسا تازگی ندارند. پس مشخص شد که آنها از همه مسائل آگاه بودند. ولی اینکه چه زمانی اینها اتفاق افتاد، هنوز جای سؤال است؛ اینکه چه زمانی آنها متوجه این موضوعات شدند و کی تصمیم گرفتند که لیتل فینگر را به دام بیاندازند.
به هرحال، در پایان دیدیم که آریا و سانسا دوباره با یکدیگر صمیمی شدند و برن نیز به سمت درخت موردعلاقهاش بازگشت.
[…] بخوانید: سریال بازی تاج و تخت و سوالات بی پاسخ ! […]
[…] بخش اول این مقاله با چند پرسش در مورد سریال بازی تاج و تخت […]
[…] بخوانید: ۱۶ پرسش بیپاسخ در مورد سریال بازی تاج و تخت […]
[…] بازی تاج و تخت و ۱۶ پرسش بیپاسخ : بخش اول […]