بعد از اکران ۲ فیلم مکمل با کارگردانی “زک اسنایدر” توسط استودیوی “برادران وارنر“، آنها فهمیدهاند که اگر بخواهند همین مسیر را ادامه دهند، قطعاً دنیای گسترش یافتهی DC با مشکل مواجه خواهد شد. به همین دلیل آنها تصمیم گرفتند با آوردن “جاس ویدان” به فیلم “لیگ عدالت” (Justice League)، سطح دیالوگ و تأثیر این فیلم را بهبود بخشند. البته بسیاری از افراد مرتبط با این فیلم ابراز کردهاند که “ویدان” هم مسیر “زک اسنایدر” را ادامه میداد اما نتیجه نهایی چیز دیگری میگوید ! در این فیلم دیده میشود که ایدههای “زک اسنایدر” به گوشهای رانده شده و طرح اصلی فیلم بسیار سادهتر شده است.
متأسفانه تغییرات بزرگ استودیوی برادران وارنر ،آنگونه که انتظار میرفت نبود. بجای اینکه با ترکیب زک اسنایدر برای جلب مخاطبین “مرد پولادین” و “بتمن علیه سوپرمن” با “جاس ویدان” برای جلب توجه دوستداران “انتقامجویان“، “لیگ عدالت” تبدیل به چیزی شده است که طرفداران هر دو گروه را کاملاً ناامید میکند. در این فیلم تنها ابرقهرمانانی را مشاهده میکنیم که ماسک به صورت کشیده و حرکاتی کاملاً پیشبینی شده دارند. همه اینها دست به دست هم دادند تا این فیلم نتواند در هفته اول حتی به ۱۰۰ میلیون دلار فروش برسد، در هفته دوم نیز در سایهی فیلم استودیوی پیکسار قرار گرفت. با توجه به اینکه فیلم Star Wars: The Last Jedi هم در راه است، بنظر میرسد که گیشه های سینِما بیش از پیش با لیگ عدالت بیرحم خواهند شد.
بخوانید: نقد فیلم قتل در قطار سریعالسیر
پس تا اینجا فهمیدیم که اوضاع استودیوی برادران وارنر با مشکلات متعددی روبرو شده است و آنها باید قبل از بستن بخش DCEU (DC Extended Universe)، بدنبال راهحلی مناسب بگردند.
یکی از دلایلی که بخش عظیمی از طرفداران را مجاب به دیدن فیلم “لیگ عدالت” کرد این بود که بنظر میرسید برادران وارنر بعد از اکران ناموفق دو فیلم مرد پولادین و بتمن علیه سوپرمن در این فیلم تغییرات اساسی ایجاد کرده است. البته این ادعا حقیقت داشت؛ برادران وارنر با فیلمبرداری دوباره بعضی از صحنه ها، ویرایش بخشهای بزرگی از فیلم و تغییر بعضی از شخصیت ها، مخصوصاً سوپرمن، قصد داشت تا تفاوت بزرگی در محصول نهایی خود ایجاد کند.
از یک جنبه، این تغییرات منطقی بنظر میرسند. بعد از اینکه فیلم “جوخه انتحار” نیز با انتقاد های عظیم روبرو شد، اما گیشههای سینِما پولهای عظیمی را به جیب سازندگان آن سرازیر کرد. وقتی که این استودیو میبیند فیلمی با این همه اشکال، به سودی عظیم رسیده است؛ قطعاً تصمیم میگیرد که با ادامه همان مسیر و بدون رفع مشکل اصلی، فیلم “لیگ عدالت” را بسازد. اما مشکل دیگری که گریبان این فیلم جدید را گرفته است این است که در اینجا با نتیجهای معکوس مواجه هستیم !
این فیلم بجای اینکه منتقدین را فدای پول کند یا بالعکس، طرفداران دنیای DC را به دو بخش تقسیم کرده است؛ بخش اول طرفدارانی هستند که بدنبال پایان مناسبی برای فیلم بتمن علیه سوپرمن بودند و بخش دوم کسانی بودند که فیلمی سبکتر را انتظار داشتند. اما در نهایت این فیلم نتوانست هیچ کدام از این دو گروه را راضی کند و نتیجهی آن روی گردان شدن مخاطبین بود. این فیلم با عملکرد بسیار ضعیف خود، حتی ۲۰ میلیون دلار از فیلم مرد پولادین در بازه زمانی مشابه هم کمتر درآمد داشت.
هنوز حتی مشخص نیست که آیا این فیلم خواهد توانست بودجه خود را جبران کند یا خیر. اما با این وضعیت و فاصلهی زیاد میان درآمد تخمین زده شده و درآمد واقعی، حتی سود اندک این فیلم هم نمیتواند خبری موفقیتآمیز برای برادران وارنر محسوب شود.
خوشبختانه “لیگ عدالت” اولین اشتباه بزرگ برادران وارنر محسوب میشود. بتمن علیه سوپرمن و مرد پولادین شاید عملکرد ضعیفی داشتند اما در عوض فیلمهای جوخه انتحار و زن شگفتانگیز، هر دو توانستند فراتر از حد انتظار ظاهر شوند. درواقع برادران وارنر در سال ۲۰۱۷ موفقیتهای خوبی را بدست آورده است که این میتواند دلیلی برای ادامهی ساخت فیلمهای اینچنینی و ادامهی حیات DCEU باشد. درواقع میتوان گفت این بخش از دنیای برادران وارنر در ابتدای مسیر منتهی به موفقیت قرار دارد.
آکوامن، شزم و زن شگفتانگیز ۲ همگی تفاوتهای بسیاری با نسخه های قبلی فیلمهای DC دارند و به دست کارگردان های سطح بالایی سپرده شدهاند. وارنر باید فهمیده باشد که اعمال تغییرات در این سه فیلم، بخاطر عدم موفقیت لیگ عدالت، اشتباه بزرگی خواهد بود. آنها باید اجازه بدهند تا “جیمز وان“، “دیوید اف. سندبرگ” و “پتی جنکینز” کارشان را به دلخواهشان با فیلمهای “آکوامن“، “شزم” و “زن شگفتانگیز” انجام دهند. اگر این سه فیلم بتوانند واکنش مثبتی از طرفداران دریافت کنند، شکست اقتصادی لیگ عدالت تبدیل به افسانهای کهن خواهد شد که به سرعت فراموش میشود.
البته داستان به فیلمهای مستقل و تکی ختم نمیشود؛ پیشنهادهای زیادی به برادران وارنر میشود مبنی بر اینکه آنها باید بیشتر به سراغ داستانهای پیوسته و مختصر بروند.در حالی که فیلمهای مستقل موفقیتهای بیشتری دارند اما این استودیو نباید در مورد فیلمهایی مثل لیگ عدالت و داستانهای مشابه، پا پس بکشد. در حال حاضر ساخت فیلمی در ادامه لیگ عدالت در برنامههای برادران وارنر قرار ندارد اما آنها نباید بخاطر شکست قسمت اول این فیلم، از آن قطع امید کنند.
شاید لیگ عدالت اشتباه بزرگی مرتکب شده باشد اما به هر حال این شخصیتها ساخته شدهاند و قطع داستان آنها میتواند بزرگتر از اشتباه ساخت آنها باشد. یادمان باشد که چیز هایی مثل لیگ عدالت علیه لیگ ناعدالتی، دلیلی است که مخاطبین را به سینِما میکشاند. تلاش برای ساخت این فیلم و سپس رها کردن آن، میتواند اشتباه مرگباری باشد !
بخوانید: نقد فیلم “سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری” (Three Billboards Outside Ebbing, Missouri)
نظر شما چیست؟