۶- ابیگیل برسلین در سریال رقص کثیف
و نوبتی هم باشد نوبت جایزه فاحشترین اشتباه در انتخاب بازیگر سال ۲۰۱۷ است، و برنده کسی نیست جز، ابیگیل برسلین؛ بازیگری که نقش بیبی را در سریال بازسازی شده فیلم محبوب دهه ۸۰، “رقص کثیف” ایفا میکند.
جدا از بازسازی ناامیدکننده فیلمی کلاسیک، در “رقص کثیفِ” جدید شاهد درگیری برزلین با خودش، که نامزد اسکار نیز هست، بر سر رقاص خوبی بودن هستیم؛ در حالی که در بعد رومانتیک نیز به شدت ضعیف و بیاحساس است و عملا هیچگونه عشقی میان او و جانی جدید با بازی کولت پرتس مشاهده نمیکنیم.
بخوانید: نقد و بررسی فیلم کشتن گوزن مقدس
اینکه برسلین این نقش را به دلیل عشقش به فیلم اصلی پذیرفته شاید معقول باشد؛ اما واقعا چرا کسی باید انقدر دیوانه باشد تا چنین نقشی را به او بسپارد؟
واقعا برای هرکسی که به هر نحوی درگیر این سریال است خجالتآور خواهد بود، البته خداراشکر نه برای مدت طولانی.
۵- جاستین کرک در سریال APB
جاستین کرک هروقت که بخواهد بازیگری فوقالعاده است، خصوصا ایفای نقش او به عنوان اندی باتوین درسریال “علف“.
کرک امسال خودش را در نقشی شبیه تونی استارک یافت، شخصی که مخفیانه پس از مرگ بهترین دوستش به پلیس شیکاگو کمک مالی میکند، و خب واقعا بدترین از این نمیتوانست بدرد نقشی نخورد.
APB ظاهرش کمی شبیه “پلیس آهنی” است، اما فقط ظاهرش، چرا که داستان نهچندان جدیاش را بیش از حد جدی میگیرد در حالی که عنصر لازم برای جذابتر شدن سیاستهایش را ندارد.
مشکل جدی دیگر این است که کرک انتخاب خوبی میشد، اگر این سریال نوعی هجونامه بود، که نیست؛ ازاینرو تُن صدای عجیب او و عملکرد خشک و بهطور افسردهکنندهای بدون طنزش در اغلب صحنهها مشاهده میشود.
حداقل حالا این سریال لغو شده است و میتوان امیدوار بود که او به پروژههای بهتری ملحق شود.
۴- بریت رابرتسون در سریال دختر رئیس
بریت رابرتسون را شاید بتوان بدشانسترین بازیگر این روزها دانست، کسی که اغلب مشغول کار در فیلمها و سریالهایی است که هیچ استفادهای از مهارتها و استعدادهایش نمیبرند.
در سه سال گذشته نیز شاهد به هدررفتن استعدادهای او در آثار اغلب تبلیغاتیای چون “طولانیترین سواری“، “سرزمین فردا“، “روز مادر“، “هدف یک سگ” و “فاصله میان ما” و البته سریال لغو شده اخیر او “دختر رئیس” بودهایم.
مشکل اصلی این سریال، فاصله و عدم هماهنگی میان رابرتسون، فیلمنامه و مخاطب است. این سریالِ کی کنون راجع به زن جوان و تنفربرانگیزی با بازی رابرتسون است، که تجارت خودش را آغاز میکند یا خیر؟
در نهایت به این میرسیم که چقدر سوفیا مارلو با بازی رابرتسون تنفربرانگیز است، و اینکه چطور او حتی نمیتواند به نقشی که باید اجرا کند، نزدیک شود، خصوصا زمانی که اوضاع مطابق میل مارلو پیش نمیرود. او قرار بود سختگیر و حساس باشد، ولی فاصله زیادی میان عملکرد او و تحسین و احترامی که از سوی مخاطب لازم است، وجود دارد؛ مسئلهای که متاسفانه کم بودش حس میشود.
البته اینرا نیز باید در نظر گرفت که این عملکرد ضعیف رابرتسون حداقل بخشیش واقعا تقصیر خود او است. او اخیرا در نقشهای چالشبرانگیز بسیاری آنطور که باید ظاهر نشده است و “دختر رئیس” فقط یکی از آنها است.
۳- فین جونز در سریال مشت فولادین
اگر بخواهیم کمی عادلانه با فین جونز برخورد کنیم، با در نظر گرفتن کند، کسلکننده و از نظر فنی زیادتر از حد بیپروا و عجول بودن مشت فولادین، او شانس زیادی در اینجا نداشته است. با سریالی روبرو هستیم که راجع به فردی است با نام مشت فولادین که تقریبا هیچوقت به کسی مشت نمیزند. تمام زمان سریال بدون اینکه نیازی باشد به داستانهای حاشیهای مربوط به تجارت میپردازد و نه ساخته شدن دنیا و صحنههای اکشن جذاب. تنها کاری که جونز میکند آن است که دنی رند را مرد سفیدپوست پولدار و خشکی نشان دهد که گاهی با مشتش کسی را میزند. سایه کولین وینگ (با بازی جسیکا هنویک) اغلب عملکرد او را میپوشاند، البته با توجه به اینکه شخصیت کولین بسیار جذابتر است موضوع عجیبی هم نیست.
در حالی که جونز در “مدافعان” تابستان امسال بسیار بهتر عمل کرد، و البته به سوژه اغلب جوکها نیز تبدیل شد، او در به نمایش گذاشتن شخصیتی از دنیای داستانهای مصور که مدتهاست طرفدارانش انتظار دیدنش را میکشند، شکست خورده است.
۲٫ اونا چاپلین در سریال تابو
به خوبی میدانیم نوه شخصیت بزرگی چون چارلی چاپلین بودن چگونه انتظارات گاه غیرمعقول بسیاری از سوی منتقدین و مخاطبان به همراه دارد؛ اما با وجود آن نیز بازیگر سابق “بازی تاج و تخت“، اونا چاپلین، عملکردی ناامیدکننده، کسلکننده و خشک به عنوان زیلفا گیئری، خواهر جیمز دلانی (با بازی تام هاردی)، در سریال “تابو“ی شبکه BBC و FX از خود به نمایش میگذارد.
چاپلین زیلفا را کمی بیش از حد بیاحساس به نمایش میگذارد که البته گاهی اوقات بدون قصد کمی طنزآمیز میگردد؛ اجرای دیالوگهایش سفت و خشن است و صحنههایی که مقابل تام هاردی دارد، حتی با وجود بازی عالی او، به شکل غیرقابل منتظرهای ضعیف و توام با حواسپرتی است.
عدهای ممکن است وضعیت روحی نامناسب او را دلیل عملکرد فردی بدونتوازن و البته عمدی او بدانند، اما او به او فضای بسیار وسیعی داده شده بود که تنها به صحنههای بعضا خندهدار ختم شد.
او قطعا بازیگر بدی نیست و با توجه به سابقهاش حتی میتوان گفت که برعکس، بازیگر بسیار خوبی است؛ اما این نقش برای او مناسب نبوده است.
۱- اد شیران. “بازی تاج و تخت“
و در نهایت، عملکردی که در سال اخیر بیشترین بازخورد منفی در فضای مجازی را به خود اختصاص داد و قلقله به پا کرد. اد شیران در اولین قسمت از فصل هفتم سریال “بازی تاج و تخت” به عنوان سربازی لنیستری ظاهر شد که آواز خواندنش توجه آریا استارک را به خود جلب کرد.
آریا سپس به شیران و دوستان او برای غذا و نوشیدنی ملحق میشود؛ صحنهای که حدودا ۵ دقیقه طول میکشد و تمرکز خاصی بر دیده شدن شیران دارد.
“بازی تاج و تخت” دعوت از چهرههای مشهور برای ایفای نقشهای کوتاه بعضا ثانیهای را در کارنامه خود دارد؛ اما ظاهر شدن اد شیران به شدت حواسها را برای مدتی از اصل داستان پرت کرد. نه فقط اجرای دیالوگهای ضعیف او، بلکه کاملا پرت بودنش از فضای سریال باعث میشود معتقد باشیم اصلا از اول نباید چنین کاری به او داده میشد.
این مثالی بسیار خوب از زیادهروی برای هم اد شیران و هم سریال است؛ موضوعی که عواقبش دامان شیران را گرفته و او را مجبور به خروج از توئیتر کرد. امیدواریم حداقل HBO درسش را گرفته باشد و از این به بعد در استفاده از چهرههای معروف برای نقشهای کوتاه، دقت بیشتری به عمل آورد.
نظر شما چیست؟ کدام عملکردهای ضعیف سالی که گذشت شما را آزرد و یا از سریالی متنفر کرد؟ تجربیات خود را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
[…] بدترین عملکرد سریال های تلوزیونی در سال ۲۰۱۷ […]