“وقتی وارد بازی تاج و تخت شوی، یا برنده میشوی یا میمیری.”
این سخن حکیمانه به “ند استارک” خدابیامرز گفته شد، درست کمی قبل از آنکه به اولین قربانی مهم نوشتههای ظالمانه “جرج آر.آر. مارتین” تبدیل شود. همانطور که به پایان سریال “بازی تاج و تخت” (Game of Thrones) و البته پایان انگیزهای برای زنده ماندنمان، نزدیک میشویم، طرفداران این سریال به گمانهزنی پیرامون پایانی مناسب برای این سریال باشکوه میپردازند.
از آنجا که سال ۲۰۱۸، سالی بدون “وستروس” است و عملا هیچ کار مفیدتری نیز نداریم، این شما و این هم برخی از مهمترین فرضیات، پیرامون چگونگی پایان یافتن سریال:
شاهزاده وعده داده شده:
باوجود آنکه به پیشگویی مربوط به “آزور آهای” (Azor Ahai) یا “شاهزاده وعده داده شده“، در کتاب پررنگ اشاره شده است و به آن به خوبی پرداخته شده، در سریال توجه و تمرکزی که لیاقتش را دارد، دریافت نمیکند. البته با کمی انصاف باید گفت، حتی اگر پرداخته هم میشد، مخاطبان سریال حسابی سرگرم عشق و عاشقی میان “دنی” و “جان” بودند.
بخوانید: چرا مارول فیلم جدید هالک را نمیسازد؟
پیشگویی آزور آهای میگوید که برای نجات دنیا از نابودی پیشرو (احتمالا “وایتواکر“ها)، شاهزاده وعده داده شده یا آزور آهای برای دومین بار در دنیای بازی تاج و تخت ظهور خواهد کرد. همانطور که “میساندی” اشاره کرد، آزور آهای را هم میتوان “شاهزاده” ترجمه کرد و هم “شاهدخت“. پیشگویی میگوید: “این منجی، مردم را به خارج از تاریکی هدایت خواهد کرد، و در دستش شمشیری هست به نام “روشنگر” که شعلهاش هیچگاه خاموش نخواهد شد.” اما نکته درست همینجاست، این شمشیر وقتی ساخته میشود، که در قلب عشقش فرو برود.
جان و دنی هر دو ویژگیهای لازم برای آزور آهای بودن را دارند و این بدان معناست که یکی از آنها باید برای محقق شدن این پیشگویی قربانی شود. با توجه به شناختی که از مارتین داریم مردن یکی از آنها امری طبیعی خواهد بود، اما کدام یک؟
“برن استارک“، “پادشاه شب” است:

در یک فرضیه جالب، یکی از طرفداران سریال ادعا میکند “برنِ فلج” تمام این مدت “پادشاه شب” بوده است. فرضیهای که کمی به داستانهای پلیسیای که قاتل را تا آخرین لحظات معرفی نمیکنند، شباهت دارد.
برن با استفاده از قدرت سفر در زمان در رویا، و قدرت به دست گرفتن اختیار افراد (خدا “هودور” را رحمت کند!) سعی کرد تا وایتواکرها را از وستروس دور کند، اما شکست خورد و آنها را به زمان حال آورد. این کاربر Reddit در ادامه مینویسد: “برن باور دارد که میتواند تاریخ را عوض کند، از اینرو تصمیم گرفت تا بارها به گذشته رفته و جلوی “پادشاه شب” را بگیرد، اما هربار شکست میخورد، و همانطور که به او اخطار داده شده بود، با دخالت در سیر زمان، در نهایت خود او به پادشاه شب تبدیل شد.”
“وایتواکر“ها از خوبهای بازی تاج و تخت هستند:
همواره سعی شده تا ما باور کنیم وایتواکرها هیولاهایی تشنه به خون، قاتل و به دنبال نابودی بشریت هستند. اما اگر آنها در واقع قهرمانان داستان باشند چی؟
با وجود آنکه روش آنها کمی خشن است، اما این فرضیه احمقانه میتواند تا حدودی درست باشد. نوشتههای مارتین آنقدرها در مورد خوب در مقابل بد نیست، بلکه بیشتر به بخشهایی از اخلاقیات میپردازد که به راحتی نمیتوان تعیین کرد خوب هستند یا بد.
این فرضیه میگوید: “در میان تمامی گروههای رقیب در “بازی تاج و تخت“، وایتواکرها همواره خشنترین بودهاند، اما روششان همیشه بهترین و موثرترین بوده و زندگی بسیار بسیار بهتری برای مردمشان رقم زدهاند؛ بهگونهای که هیچکس در وستروس یا اسوس نتوانسته در این کار حتی رقیبشان محسوب شود.”
همچنین این فرضیه ادعا میکند که آنها ارزش زیادی برای جان انسانها قائلاند و همانطوری که دیدیم یکی از فرزندان کراستر را که در سرما رها شده بود نجات داده و با خود بردند. آنها موهبت زندگی ابدی را اعطا میکنند، موهبتی که میخواهند آن را با تمام وستروس شریک شوند.
بله، کمی احمقانه است. اما اگر فقط یک درس از “بازی تاج و تخت” آموخته باشیم، آن این است که “هرچیزی ممکن است“.
“دنی” از ابتدا محکوم به شکست بود:
رویاهای عجیب دنی را هنگامی که در فصل دو به “خانه نامیرایان” سفر کرده بود، یادتان هست؟ یکی از طرفداران سریال ادعا میکند آن رویاها پیشبینی آینده بودهاند و دنی همواره مقدر به مرگ بوده است.
در یکی از این رویاها، او در ویرانهای یخزده از تالار فرمانروایی در “بارانداز پادشاه” قدم میزند. او به نزدیک تخت فرانروایی میرسد اما تصمیم میگیرد از دری به که “دیوار” میرود عبور کند. پس از آنکه از طوفانی سرد که عموما به همراه وایتواکرها میآید، عبور میکند، به یک چادر “دوتراکی” میرسد، جایی که “دروگو” و پسر متولد نشدهاش منتظر او هستند.
مطابق این فرضیه، این رویا میتواند نماد مرگی که در پایان “نبرد بزرگ” در انتظار اوست، باشد.
“جیمی“، “سرسی” را خواهد کشت:
آیا تاریخ قرار است تکرار شده و “جیمیِ قاتلِ پادشاه” قرار است مجددا لقبش را کسب کرده و خواهرش را بکشد؟ شاید، حداقل با توجه به پیشگویی یکی از طرفداران سریال.
در کتاب، هنگامی که جادوگر دیوانه، “مگی قورباغه“، مرگ فرزندان “سرسی” را پیشبینی کرد، پیشبینی دیگر نیز داشت؛ “ولنکار” (valonqar) به معنای “برادر کوچکتر“، کسی که درنهایت سرسی را خواهد کشت.
تاکنون تمام پیشگوییها محقق شدهاند، از اینرو غیرمعقول نخواهد بود که سرسی توسط جیمی یا “تریون” کشته شود. درحالی که سرسی همواره فکر میکند، این تریون است که او را خواهد کشت، از آنجا که جیمی دقایقی پس از او متولد شده است، میتوان به او نیز مشکوک بود.
“جیمی” پس از کشتن “سرسی” خواهد مرد:
جیمی و سرسی هردو بارها گفتهاند که همانطور که باهم و در کنار هم وارد این دنیا شدهاند، آنرا نیز با یکدیگر ترک خواهند کرد. هرچند که دیدن مرگ جیمی، آنهم پس از آنکه به راه درست آمده، بسیار ناراحت کننده است.
“آریا” از چهره “جیمی” برای کشتن “سرسی” استفاده خواهد کرد:
این فرضیه، پیشگویی “ولانکار” را کمی فراتر خواهد برد، چرا که برخی معتقدند “آریا” در سفر به بارانداز پادشاه، پس از کشتن جیمی لنیستر، از صورت او ماسکی درست کرده و پس از پوشیدن آن سرسی را میکشد. به هرحال او قبلا قول داده بود که تا آخرین لنیستر، همه را بکشد.
“آریا” به وسیله “سوزن” کشته میشود:
طرفداران سریال بازی تاج و تخت معتقدند در صحنهای در کتاب اول، مرگ آریا استارک پیشگویی میشود.
هنگامی که جان سربهسر آریا گذاشته بود و درسهای خیاطی او را مسخره میکرد، گفت: “وقتی گرمای بهار از راه برسد، جسد تو را با سوزنی میان انگشتان یخزدهات پیدا خواهند کرد.”
اکنون که آریا شمشیری به نام “سوزن” (Needle) دارد و زمستان به وستروس رسیده، طرفداران سریال وحشتزده شدهاند.
آریا همچنین اغلب با خالهاش مقایسه میشود، چرا که هردو زیبا هستند، هردو خیرهسر هستند و درنهایت، هردو جوان مرگ میشوند.
بخوانید:بازیگرانی خوبی که بخاطر فیلم های بد خراب شدند !
“بران” تغییر موضع خواهد داد:
“بران” از اهالی “آبهای سیاه” و شمشیرزن محبوب، از طرف تریون پیشنهادی برای تغییر موضع به ازای پاداش دو برابر دریافت کرد. و خب چرا نباید چنین کاری بکند؟ هنگامی که لنیسترها هرکدام در نقطهای از وستروس مشغول بودند، او قهرمان جنگ در مقابل دنی و دوتراکیها بود.
بران اکنون از جیمی و سرسی یک قلعه طلب دارد، که بدین معناست که تریون باید به او دو قلعه به عنوان پاداش بدهد. اگر همه چیز خوب پیش برود، بران میتواند افتخار این را پیدا کند که مالک جدید قلعه “دوقلو” (The Twins) شود.
“ند استارک” هنوز زنده است:
تصورش را بکنید، این فرضیه کمی غیرمعقول است (شاید هم بیشتر از کمی!)، اما اینکه “شان بین” (Sean Bean) به سریال بازگردد، حقیقتا عالی است.
اولین بار این فرضیه عجیب در سال ۲۰۱۳ مطرح شد و اینطور به نظر میرسد که مجددا راهش را به ذهنها باز کرده است. برخی معتقدند “وریس” در فصل اول تلاش کرد “ند استارک” را نجات دهد و برای اینکار با فراری دادن او از زندان، او را با مردی “بدون چهره” عوض کرده است، شاید این مرد “جاکن هقار” و شاید هم استاد “آریا“، “سیریو فورل” باشد.
این فرضیه به خوبی توضیح میدهد که چرا “سانسا” سری که “جافری” به او نشان داد را شبیه سر پدرش نمیدانست و یا چرا “کیتلین” گفت جسدی که به او نشان دادند، جسد همسرش نیست.
نظر شما چیست؟