نام سومین اثر از مجموعه لگو، “فیلم لگو نینجاگو” (The Lego Ninjago Movie) است، اثری که در سراسر آمریکا با ردهبندی سنی بالای ۱۳ سال، برروی پرده سینماها رفت. اینبار داستان این فیلم پیرامون گروهی از نینجاهای ابرقهرمان است که با هویت مخفی از یک شهر با ظاهر آسیایی محافظت میکنند و در این میان داستان رقابت پدر و پسری نیز برجذابیت آن افزوده است. تروکس که صداپیشگی پدر شرور داستان، “لرد گارمدان” را برعهده دارد، با عملکرد عجیبش عملا همه حواسها را به سمت خود جلب میکند.
نینجاگو با قدرت همانگونه سرگرمکننده ظاهر میشود، و اغلب اوقات نیز طبیعتی خندهدار همچون گذشتگانش دارد، اما اصالت “فیلم لگو” (The Lego Movie) و تعهد نسبت به آشوب و خرابکاری در “فیلم لگو بتمن” (The Lego Batman Movie) را نمیتوان در آن یافت. بچهها قطعا مجذوب هنرهای رزمی و جلوهای بصری فوقالعاده جذاب آن خواهند شد، اما والدین همواره به دنبال موارد بیشتری خواهند بود.
رابطهای که در درون نینجاگو جریان دارد، روایتگر داستان شده است: “للوید” (با صداپیشگی دیو فرانکو) توسط همکلاسیهایش و دیگر شهروندان نینجاگو به دلیل اینکه پسر گارمدان است، مسخره میشود، شخصیتی شرور که کوسهسواری میکند و ارتشی از شرورترین افراد دنیا را دارد و به دنبال فتوحات است. اگرچه در حالی که بسیاری نمیدانند، للوید و دوستانش، “کای” (مایکل پنا)، نیا (ابی جیکوبسون)، جی (کمیل نانجیانی)، کول (فرد آرمیزن) و زین (زک وودز) نینجاهای رنگی مخفیای هستند که توسط استادی بزرگ به نام “استاد وو” (جکی چان) تعلیم داده شدهاند.
هنگامی که گارمدان مخوفترین نقشهاش تا به امروز را به اجرا میگذارد، للوید به مقابله با پدرش میآید، جنگی که به آزاد شدن کابوس شهر، “میوسارا” منجر میشود، گربهای غولآسا (حداقل برای مردم شهر لگو واقعا غولآسا است) که با بازیگوشی شهر نینجاگو را به ویرانه تبدیل میکند. پس از شنیدن سخنانی حکیمانه از استاد وو، گروه نینجاها با گارمدان همراه میشوند تا راز شکست این موجود پشمالو را پیدا کنند.
بخوانید: سوالاتی که در فصل اول سریال دارک بیپاسخ ماندند
نبرد میان افراد گارمدان با آن کلاهخودهای بامزهکوسه مانند و سفینههای شبیه به خرچنگشان و گروه للوید بسیار سرگرمکننده است، خصوصا هنگامی که نبرد به جنگل کشیده میشود و گارمدان و للوید به حل مشکلات این سالهایشان میپردازند.
این افسانه انیمیشنی را جکی چان که فروشنده یک مغازه وسایل عتیقه است برای یک کودک (کان گولدور) روایت میکند تا به او درس زندگی بدهد. “فیلم لگو” نیز برای افزوده شدن ابعاد بیشتر از انسانهای واقعی کمک گرفت، اما اینجا این موضوع فقط باعث سردرگمی است.
و البته این را نیز باید اضافه کنیم که درحالی که به گارمدان، للوید و مادر بسیار حساسش، “کوکو” (اولویا موون)، همگی خوب پرداخته شده و شخصیتهایشان شکل میگیرند، “لگو نینجاگو” آنطور که باید، به بقیه بازیگرانش نمیرسد. شما فقط کمی با شخصیتای بقیه نینجاها آشنا خواهید شد، بله نیا به مردم یادآوری میکند که یک دختر هم میتواند به خوبی مبارزه کند و یا زین به طور مداوم میگوید یک پسر واقعی است، تا شاید روزی خود او هم باورش شود ربات نیست، در هرحال به طور انفرادی انگیزه آنها کاملا ناشناخته باقی میماند.
گارمدانِ تروکس در هرصورت کاملا استثنا است. همچون دارث ویدری کاملا گیج و ترحمبرانگیز، این شخصیت پلید چهار دست، چنان جذاب است که کمکم عاشقش میشوید، و مشتاق خواهید بود تا رابطه او و للوید بهبود یافته و پدر و پسر بایکدیگر جفتوجور شوند، تا شاید مشکلات للوید براثر دوری از پدرش حل شود و در نهایت همان قهرمانی شود که برای آن زاده شده است.
در پایان باید بگوییم، “لگو نینجاگو” به خوبی با طنز و کونگفو میدرخشد، اما کمی تا عالی بودن فاصله دارد.
نظر شما چیست؟