در فیلمهای جاسوسی اکشنی مانند «سالت» یا «بلوند اتمی»، «آنجلینا جولی» و «چارلیز ترون» شروع به تقلید از ستارههای مرد این ژانر در بهترین کارهایشان کردند. آنها زنانی توانمند هستند ولی هنوز به سختی میتوان آن توانمندی را در فیلمهای اکشن هیجانانگیز سده بیست و یکم تشخیص داد. از طرف دیگر در فیلم جذاب و پیچیده گنجشک سرخ «جنیفر لارنس» ایفاگر نقش یک جاسوس روس است؛ انسانی جانسخت و زیرک که حداقل در انتخابهایی که میکند، اینگونه مینماید. شیوهای که او به صحبت میپردازد و معامله میکند، شیوهای که او به جاسوسی میپردازد، انگار در حال نقش بازی کردن است؛ اما این کار را با کمترین تلاش ممکن انجام میدهد. لارنس در این فیلم، به شما نشان میدهد یک ستاره سینما واقعاً به چه معناست. او در هر صحنه در یک حالت متفاوت است و تماشاگر را حیرتزده و در حال تلاش برای کشف حقیقت رها میکند. ما در کنار او هستیم، البته بیشتر در سر او هستیم؛ حتی زمانی که ما را بازی میدهد.
کارگردان گنجشک سرخ، «فرانسیس لارنس» است که سه فیلم «بازیهای گرسنگی» را کارگردانی کرده است، ساخت این فیلم را با استفاده از فیلمنامهای نوشته «جاستین هایث» (اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته جیسون متیوز، مأمور عملیاتی سابق سازمان سیا) بر عهده داشته است. فیلم بیش از اینکه توهینآمیز باشد، به اطلاعات بیننده ضربه میزند. گنجشک سرخ، جنفیر لارنس را به عنوان، دومنیکا اگروا، نشان میدهد؛ یک فرد قربانی که مجبور است خودش را از یک موقعیت خطرناک نجات دهد، جایی که حتی اجازه اشتباه کردن وجود ندارد. او کارش را به عنوان بالرین پریما در مراسم رقص باله بولشویک ها، ملبس به لباسی سرخ و آراسته با جواهرات شروع میکند؛ اما کارش به خاطر یک حادثه ناگوار در صحنه نمایش (که بعدها متوجه میشویم که تصادف نبوده است) کوتاه میشود. اینجاست که او میفهمد که معنای گروگان بودن در دولت جدید بیرحم روسیه یعنی چه؛ همچنین ما نیز میفهمیم که وقتی او عصبانی بشود، خون به پا خواهد شد!
دومنیکا در یک خانه بسیار سطح پایین همراه با مادر ناتواناش (جولی ریچاردسون) زندگی میکند و خودش را متعهد به مراقبت از وی میداند. به محض اینکه دومنیکا از کار رقص جدا میشود، متوجه میشود که بیمه سلامتش، پرستار مادرش و آپارتمانش را ممکن است از دست بدهد. ترس از هم پاشیدن زندگی و افول از طبقه متوسط جامعه، باعث میشود که دومنیکا پیشنهاد کار عمویش، ایوان (ماتیاس اسخونارتس)، معاون مدیر آژانس اطلاعات خارجی روسیه، SVR است را بپذیرد. او تا زمانی که دومنیکا مأموریت خود را انجام دهد، او را کمک خواهد کرد.
گنجشک سرخ شبیه یکی از آثار هیچکاک شروع میشود. حادثهای که برای دومنیکا در بولشوی رخ داد و ملاقات با مأمور CIA، نش (جوئل اجرتون) که در پارک به دنبال رابط خود است اما پلیس بارزه با مواد مخدر او را دستگیر میکند. با این حال فیلم از آنچه که به نظر میآید بهروزتر و جذابتر است؛ حتی بیشتر از آن که فیلمساز در حین ساخت فیلم، فکرش را میکرده است. مأموریت دومنیکا این است که با یک تاجر مشکوک در یک هتل مجلل همبستر شود؛ مأموریتی که شبیه یکی از کابوسهای هاروی وینستون است. او شاهد یک قتل میشود و این بدین معناست که خود او نیز بهزودی کشته خواهد شد، مگر آنکه موافقت کند که به مدرسه دولتی شماره چهار برود؛ جایی که دختران آنجا به گنجشک سرخ تبدیل میشوند؛ گنجشکانی که فیلم آنها را به ما اینگونه معرفی میکند، فاحشگانی از جهنم.
بخوانید: نگاهی به فیلم «تاریکترین ساعت»، بیانیه سیاسی خوش ادا شده
داستان شاید کلیشهای یا تا حدی جنسیت زده به نظر برسد؛ اما گنجشک سرخ در حقیقت یک انتقاد شبیه داستان ماتا هری است که در آن یک قهرمان زن تمام تصمیمهایش توسط پدر زورگویش نادیده گرفته میشود. مدرسه آموزشی توسط یک مدیر زن خشک و بیرحم (با بازی شارلوت رمپلینگ) اداره میشود و در آن دختران به هر شکل ممکن برهنه شده و شخصیت آنها خرد مشود تا تبدیل به اشیایی بیروح و هویت شوند؛ رمپلینگ میگوید: “که بدن شما متعلق به دولت است”؛ و آنها به خوبی یاد گرفتهاند که چگونه بدنشان را دستکاری کنند.
لارنس در گنجشک سرخ، برهنگی را به شکل دراماتیک به تصویر میکشد. او در عین حال هم شرمگین و هم بیشرم است. فیلم، رابطه جدید لارنس با جنس مخالف را به عنوان یک کنسرت پاپ از رنجهایی که زنان تحمل کردهاند، نشان میدهد و آنها را با صدای بلند فریاد میزند. وقتی جیمز باند با یک زن در فیلمهایش همبستر میشود، آنها همگی جزئی از بخش مفرح و لذتبخش زندگی جاسوسی ست اما در گنجشک سرخ، این قضیه کاملاً فرق میکند؛ دومنیکا عمیقاً از آموزشهای مدرسه فاحشگیاش متنفر است و مردانی که او با آنها رو به رو میشود، آزار و اذیت جنسی برایشان یک تفریح تاریک است. او به بوداپست فرستاده میشود تا فرصتی دوباره برای پیدا کردن و ملاقات با او بیابد. او موفق میشود که وی را در یک استخر عمومی پیدا کند و تلاش میکند پی ببرد که رابط کیست. ما خودمان را برای یک کلیشه دیگری آماده میکنیم؛ دو جاسوس که برای یکدیگر تأسف میخورند و در فکر این هستند چه کسی از آنها سوءاستفاده میکند؟ اما گنجشک سرخ یک تریلر جاسوسی است که باهوشتر از آن است که به نظر میرسد. فیلم به سوی یک عاشقانه نیمهجان پیش میرود تا اینکه دومنیکا و نش همه چیز را راجع به یکدیگر میفهمند؛ و از آنجا که رابطه آنها هنوز به مراحل پیچیده نرسیده، فیلم مخاطب را وادار به حدس زدن درباره آنها میکند.
اصل داستان گنجشک سرخ ساده است؛ آیا دومنیکا موفق به پیدا کردن رابط میشود یا نه؟ اما گنجشک سرخ، گرهها و پیچشهای کافی دارد که شما را از تماشای آن راضی کند. فیلم بیشتر از آنکه به اکشن بپردازد، حرف میزند که این نکته مثبتی است. در یک سکانس، دومنیکا به نیروهای آمریکایی میپیوندد و پر تعلیقترین صحنه فیلم را رقم میزند؛ و «مری لوئیز پارکر» را به عنوان یک سناتور عصبی رئیس ستاد نیروهای آمریکایی معرفی میکند. جاسوس بازیها و رو دست زدنها در فیلم، سینمایی و انتزاعی نیست؛ به هم ریخته است و ریشه در آشفتگی دارد. اجرتون، نش را به عنوان یک مأمور عملیاتی درجهیک به تصویر میکشد اما از وی سوپرمن نمیسازد؛ و دومنیکای لارنس، مقاومت از خود نشان میدهد، زیرا او آموزش دیده تا زنده بماند و از همه چیز حتی از شکنجههای شدید و ناگهانی رئیسش نجات پیدا کند.
لارنس با صورتی شاهدخت گونه و مدل موی چتری جذاب، یک دختر اسلوواک زیبا را به تصویر میکشد و کمتر به یک دختر روسی شباهت پیدا میکند؛ او این کار را با استفاده از یک لهجه مناسب انجام میدهد، به گونهای که شما دلتان میخواهد سایر بازیگران نیز چنین کنند. «جرمی آیرونز» با اینکه نقشش را خوب ادا کرده اما حتی ذرهای برای لهجهاش تلاش نمیکند و اسخونارتس به خوبی رفتار و اعمال عجیب و نفرتانگیز نقشش را ادا میکند. هیچ تصویری از «ولادیمیر پوتین» در فیلم نشان داده نشده و حتی به نام وی نیز اشارهای نمیشود؛ اما حضور او در فیلم کاملا حس شده و منشا شر در فیلم است و فساد بقیه از او نشات میگیرد. برای اولین بار در یک فیلم تریلر، به موضوع جنگ سرد به خوبی پرداخته میشود. از آنجا که روسها در گنجشک سرخ، در یک نظم نوین جهانی قرار دارند: بازار مردمی که خودشان را میفروشند؛ هیچ جای شگفتی نیست که چرا جاسوسی از همیشه جالبتر و جذابتراست. با وجود یک سده جاسوسی، حتی مخفی ترین ضربان ها هم دیگر امرزوه احساس میشوند.
بخوانید: نقد و بررسی فیلم جان ویک: قسمت دوم (John Wick: Chapter 2)
نظر شما چیست؟