سریال تابو کاملاً حول شخصیت تام هاردی ساخته شده و این موضوع نتایج خوب و البته عواقب بدی نیز به همراه داشته است.
سریال تابو ساخته شبکه BBC One که فضایی تاریک دارد، فقط روی شخصیت تام هاردی تمرکز میکند. هاردی تمام این سریال را تحت سلطه خود قرار داده است و با عملکرد خیرهکننده خود توانسته شخصیتی بسیار جذاب بسازد. درواقع میتوان گفت بهترین لحظههای این سریال زمانی است که “جیمز کزیا دلانی“، شخصیت ضد قهرمانی که توسط تام هاردی بازی میشود، در صحنه حضور دارد.
مسأله ناامیدکننده این است که حرکات خشن هاردی مثل راه رفتن با چشمهای ترسناک و با حالتی قلدر مآبانه در شهر لندن، برای برپا نگاه داشتن یک سریال ۸ ساعتی تلویزیونی کافی بنظر نمیرسد. مشکل کوچک دیگر این است که جیمز بیشتر از اینکه در عمل کار مخوف و هیجانانگیزی انجام دهد، فقط از آنها حرف میزند.
فضای داستانی سریال تابو تا حدودی سنگین است و اندکی چاشنی خفقان و ترس نیز به آن اضافه شده است. اما به شکل قابل توجهی تعداد وقایع اکشن یا هیجانانگیز در آن کم است. در کل باید گفت که طرح و نقشه داستان ارزش ساخت بیش از ۴ قسمت را ندارد که به اشتباه در ۸ قسمت گنجانده شده است.
البته قسمت پایانی فصل اول سریال تابو با داشتن سورپرایز های متعدد، انتقامجویی ها و خشونت زیاد، نسبتاً رضایتبخشی بیشتری بههمراه دارد. اما باز هم باید بگوییم که تمام این اتفاقات با اعمال تغییرات جزئی میتوانست در قسمتهای چند هفته اخیر، قرار داده شود و بنظر میرسد مسیر سریال برای رسیدن به قسمت پایانی دارای حواشی زیادی است که البته ضروری نبودهاند.
سریال تابو آنقدر به شخصیت تام هاردی وابسته است که تنها یک داستان از آن حول یک شخصیت دیگر به تصویر کشیده شد(در آن داستان باز هم دلانی حضور داشت اما نقش اصلی را ایفا نمیکرد). در داستان مذکور، “جورج چیچستر” با بازی “لوسین مساماتی” باید تصمیماتی برای اجرای عدالت در تجارت های هند شرقی و کشتن برده ها اتخاذ کند. واقعیت این است که همین صحنه هم در اواخر سریال شکل و رنگ به خود گرفت.
بخوانید: نقد و بررسی فیلم Mute؛ یک علمی تخیلی مضحک
اصرار بر بازی گرفتن از شخصیت اصلی سریال تابو به حدی است که با وجود حضور تعدادی از استعداد های بازیگری بریتانیا، هیچکدامشان فرصت کافی برای درخشش پیدا نمیکنند. تعداد کمی از آنها میتوانستند خودنمایی کرده و تواناییهایشان را به رخ بکشند؛ آنها در اکثر مواقع باید تنها واکنشهایی به اعمال دلانی نشان میدادند.
یکی از شخصیتهای خوب دیگر سریال، “استفن گراهام” در نقش “اتیکس” است که البته هیچگاه نتوانست به چیزی فراتر از یک دشمن عادی برای جیمز تبدیل بشود. “مارک گاتیس” نیز انگار به گوشهای رانده شده و تنها لحظات مختصر اما بسیار خوبی را در نقش یک شاهزاده بازی میکند.
شخصیت بارز دیگر (مخصوصاً در دیالوگی که پر از ناسزاست)، “استوارت استرینج” با بازی “جوناتان پرایس” بود که البته بیشتر زمانش را در یک صندلی سیاه با پشتی بلند میگذراند. اما بد اقبال ترین بازیگر “فرانکا پوتنته” در نقش “خانوم هلگا” است که به وضوح استفاده کمی از او شده است.
حداقل “لورنا بو” با بازی “جسی باکلی” بخشی از اعتبار از دست رفته خود را در قسمت پایانی سریال تابو بدست میآورد. او که تهدیدی برای دلانی محسوب میشد، در نهایت با جیمز متحد شد و در غیاب او زمام امور را بدست گرفت و در لحظاتی نیز با “بریس” (با بازی “دیوید هیمن“) در حال پرسه زدن در اطراف خانهاش دیده میشود.
اما در قسمت پایانی سریال تابو او بار دیگر به خط مقدم شخصیتها میآید؛ در این قسمت او به کشتن و دور کردن دشمنان جیمز در هند شرقی پرداخته و در عین حال با مذاکره با آمریکایی ها، مسیری امن برای سفر دلانی و خدمهاش فراهم میکند. لورنا با تهدید کردن جاسوس ها و کارهایی که در قسمت پایانی انجام داد توانست درخشان ظاهر شود.
اگر تام هاردی در عمر خود به دنبال بازی کردن شخصیتی بود که به سه شخصیت “بیل اسکایز” (در فیلم اولیور توییست)، شرلوک هولمز و “هانیبال لکتر” شبیه بود، جیمز دلانی دقیقاً برای او ساخته شده است. عملکرد او نیز موفقیتآمیز بوده است و جیمز دلانی به یکی از شخصیتهای بیاد ماندنی سریال تابو تبدیل شد. اما تمام موفقیت سریال تابو به همینجا ختم میشود !
فصل اول این سریال با نمایش صحنههایی از شلوغی انگلیس و خیابانهای پر از جنازه آن، همان بازیگران مکملی که از استعدادشان استفاده نشد، در حالی که جیمز انگلیس را ترک میکند به پایان میرسد. البته خبر خوب این است که ظاهراً سریال تابو میخواهد زاویه دید خود را افزایش داده و امیدواریم نتیجه این کار حضور شخصیتهای بیشتر به مدت طولانیتر در این سریال باشد؛ زیرا یک شخصیت بینظیر به تنهایی نمیتواند یک سریال بینظیر خلق کند.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فصل سوم سریال فارگو (Fargo)
نظر شما چیست؟