هیچ ایرادی بر یک فیلم احمقانه که میداند به عنوان یک فیلم احمقانه تهیه شده، وارد نیست. تجربههای سینمایی انگشتشماری هستند که اعصاب خردکنتر از دیدن یک فیلم با موضوعی کاملاً مضحک که با تلاشی کاملاً جدی تولید شده، باشند؛ زیرا تمامی لذت و سرگرمی را از بین میبرد. حال اگر کمی کوتاه بیایم، یک فیلم احمقانه میتواند فضایی را ایجاد کند که فیلمسازان بتوانند تجربهای سرگرمکننده همانند تماشاگران داشته باشند و این تلاش مؤثر است. ساده است که آگاهانه از یک فیلم اکشن بزرگ بلاک باستری احمقانه لذت ببریم. اینگونه میتوانیم فیلم «رمپیج»، جدیدترین اثر «برد پیتون» را دستهبندی کنیم!
رمپیج بر خود سایهای بزرگ از اقتباسهای ضعیف سینمایی از بازیهای کامپیوتری میبیند اما خوشبختانه رمپیج از زیر این سایه بیرون میآید و طلسم را میشکند! فیلم دیوانهوار و احمقانه است ولی خودش این موضوع را میداند؛ و این آگاهی در کنار جذبه «دواین جانسون» و «جفری دین مورگان»، رمپیج را به فیلمی تبدیل میکند که به شکل شگفتآوری سرگرمکننده و لذتبخش است. بازی کامپیوتری اصلی که در آن بازیباز میتواند با انتخاب یک گوریل، گرگ یا تمساح غولپیکر به نابودی شهر بپردازد، چندان داستانی برای روایت ندارد. با این حال کار مشترک رایان انگل، کارتون کیوس، رایان جی کندل و آدام اشتیکل داستانی را خلق کردهاند که با آن میتوان فیلم را ادامه داد. دواین جانسون نقش دیویس اوکوی، اولاتولوژیست (نخستین شناس) را ایفا میکند که مشغول تحصیل و مطالعه در سن دیگو کالیفرنیا است. او سالها وقت خود را صرف مطالعه و ارتباط با یک گوریل نقرهای رنگ به نام جورج (نقش این گوریل توسط جیسون لیلز بازی شده است) کرده است؛ اما از زمانی که یک بمب گازی ناشناخته با مواد شیمیایی عجیب از آسمان به زمین میافتد و در صورت جورج اسپری میشود، ارتباط آنها شروع به تغییر میکند.
روز بعد، جورج نه تنها بسیار عظیمالجثه میشود بلکه آنقدر قوی میشود که یک حیوان درنده بسیار خطرناک که در همسایگی او در قفس است را میکشد. دیویس میخواهد به رفیق خودش کمک کند و از مواد شیمیایی آن بمب عجیب با کمک دکتر کیت کلدول «نائومی هریس» سر دربیاورد؛ ولی به نظر میرسد که هرگونه تلاشی بینتیجه است. نه تنها جورج هرروز بزرگتر و کنترل کردنش سختتر میشود، بلکه او تنها یکی از سه موجودی است که در دنیا اینگونه تغییر شکل دادهاند.

رمپیج تنها بهانهایست که «دواین جانسون» یا همان «راک»، شهر شیکاگو را از دست هیولاهای غولپیکر نجات دهد. فیلم به خاطر تعهدی که به منبع اصلی اقتباسش نشان میدهد، قابلتقدیر است. یکی از نمونههای بارز این تعهد، شخصیتهای منفی فیلم، «کلیر و برت وایدن»، ایفا شده توسط «ملین اکرمن» و «جیک لیسی» است. خواهر و برادری که ماده تغییردهنده دیانای را خلق کردند تا به هدفشان که خلق و تولیدمثل موجودات غولآساست، ادامه دهند. فیلم هیچگاه کامل توضیح نمیدهد که این دو با حیوانها بعد از تغییر سایزهای غولآسا میخواهند چه کار کنند؛ البته فیلم پیامی را میرساند که اصلاً نیازی به دانستن چنین چیزهایی نیست؛ کلیر و برت وایدن کاملاً نمونه سینمایی شخصیتهای منفی کارتونهای کودکان هستند؛ باید هرجومرج ایجاد کنند، چون این کار آنهاست!
فیلم در کلیتش، عجیبوغریب و مفرح است به همراه تعداد زیادی از چهرههای آشنا؛ اما مهمترین ویژگی رمپیج این است که نشان داد «دواین جانسون» و «جفری دین مورگان» پتانسیل این را دارند که آثار بسیار بیشتری را با یکدیگر تولید کنند. مورگان ثابت میکند که هنوز از بهترین گزینههای موجود برای ایفای نقشهای اکشن است؛ و در رمپیج، ایفای نقش یک مأمور فدرال ابله با خندههای شیطانی که بهترین لحظههای این فیلم بلاک باستری را خلق میکند، بر عهده دارد. مورگان تبدیل به همان شخصیت خودخواه و متکبری شده است که کارگردان، برد پیتون خواسته است؛ یک کابوی بزنبهادر که لباسهای شیک میپوشد، در هر جایی مضحک به نظر میرسد، اما نه در رمپیج؛ اینجا همه چیز به هم میآیند!

از منظر زیباییشناسی، رمپیج یک فیلم بلاک باستری عظیم است که شما را متعجب میکند که چند صحنه فیلمبرداری شده با پرده سبز روی هم گذاشته شده تا چنین چیزی آماده شود. ولی با وجود همه اینها، فیلم آنقدر هم بد نیست. بسیاری از صحنههای اکشن در طول روز اتفاق میافتد که به بینندگان اجازه میدهد به خوبی بتوانند هیولاهای فیلم را ببینند. برای به تصویر کشیدن جورج از همان شیوهای استفاده شده که در چند سال گذشته در سهگانه جدید «سیاره میمونها – Planet of the Apes» استفاده شده است. جلوههای ویژه CGI در بعض سکانسها توجه را به خود جلب میکنند اما در نهایت آنقدر بد نیستند که در ذوق بزنند و توجه بیننده را از فیلم دور کنند.
رمپیج فیلمی است که برای تماشای آن نیاز به ذهنی باز و قدرت پذیرش بلاهتهای آن دارید؛ اما با این حال فیلم با آغوش باز به استقبال بینندگانش میرود. بدون شک، رمپیج بهترین اثر مشترک بین دواین جانسون و برد پیتون شامل فیلمهای «سفر ۲: جزیره اسرارآمیز – Journey 2: The Mysterious Island» و «سن آندریاس – San Andreas» است؛ و توانسته طلسم اقتباسهای بد سینمایی از بازیهای کامپیوتری را بشکند. شما ممکن است با دیدن رمپیج، سرتان را به نشانه تأسف تکان دهد، اما در عین حال لبخند هم خواهید زد!
بخوانید: نقد و بررسی فیلم “حاشیه اقیانوس آرام: طغیان” – Pacific Rim Uprising
نظر شما چیست؟