فیلم نگهبانان کهکشان ۲ (Guardians of the Galaxy 2) چه چیزی برای عرضه دارد؟
نقطه قوت نگهبانان کهکشان ۲ نیز همانند نسخه قبلی، فیلمنامه بسیار قدرتمند آن است. کارگردان جیمز گان با استفاده از شخصیتهایی که ساخته است، مسائل بسیار شخصیایی را مورد بررسی قرار میدهد. اولین فیلم به شخصیتهای طردشدهای میپرداخت که بدنبال جایگاه خود در این جهان میگشتند. حالا که این تکههای پازل ناجور سر هم شدهاند، داستان رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است؛ این فثیلم نشان میدهد خانوادهها تا چه حد میتوانند دیوانهوار رفتار کنند !
تمام زیرداستان های نگهبانان کهکشان ۲ به بررسی نبرد بین اعضای یک خانواده میپردازد. پیتر کویل، ملقب به استار لرد (با بازی کریس پرت)، بالاخره با پدرش اِگو، ملقب به سیاره زنده (با بازی کرت راسل) ملاقات میکند و متوجه میشود که بهتر بود هیچوقت او را نمیشناخت ! همچنین پیتر از پس احساسات پیچیدهای که نسبت به پدر ناتنیاش، یاندو (با بازی مایکل روکر)، دارد برمیآید؛ اِگو او را پس از مرگ مادر پیتر برای دور کردن از زمین خبر کرده بود. پس از اینکه یاندو متوجه میشود اِگو پدر خوبی از کار در نخواهد آمد، تصمیم میگیرد تا پیتر را به تنهایی بزرگ کند اما مهارت های او در نقش پدر نیز چنگی به دل نمیزند؛ چون هربار که پیتر خطایی مرتکب میشود، توسط یوندا تهدید به خورده شدن میشود !
با اینحال، گامورا (با بازی زوئی سالدانا) به دشمنی با خواهر تنیاش نبولا (با بازی کارن گیلن) ادامه میدهد. جالب اینکه هردوی آنها با پدر بداخلاقشان تانوس که البته در این فیلم حضور ندارد، مشکل دارند؛ به طور خلاصه میتوان گفت هرنوع دردسری در این خانواده که نگهبانان نامیده میشوند، به چشم میخورد، مخصوصاً رقابت فامیلی بین پیتر و راکت (با بازی بردلی کوپر).
نگهبانان کهکشان ۲ در عین حال که یکی از خندهدارترین فیلمهای دنیای سینمایی مارول به شمار میرود، یکی از غمانگیز ترین ها نیز میباشد. پس از تماشای دوباره این فیلم، وفاداری گان به ساخت این فیلم بزرگ با چنین پایان غمانگیزی را مورد تمجید قرار دادم. پیتر در فاصله زمانی کمتر از ۵ دقیقه هر دو پدر خود را از دست میدهد و تمام اعضای نگهبانان در غمی عمیق فرو میروند.
میتوان ادعا کرد که در میان تمامی فیلمسازان مارول، گان یکی از طعنهزن ترین و البته بیریا ترین آنان است.
نگهبانان کهکشان ۲ چه نقاط ضعفی دارد؟
اولین فیلم نگهبانان کهکشان همانند یک بارش بهاری زودگذر؛ لذتبخش و دلانگیز بود، تا حدی که مهم نبود فیلمنامه نوشته شده برای شخصیتهای فیلم چقدر نقص دارد. تماشاگران از صحنههای طنز و اکشن جالبی که در این فیلم تماشا میکردند لذت خالص میبردند، درست مانند نفس کشیدن در هوای مرطوب بعد از بارش باران ! بزرگترین مشکلی که در فیلم نسخه دوم احساس میشود، تلاش مکرر و مصنوعی برای القای دوباره آن حس است. در صحنههای بسیاری نگهبانان (بخصوص دیو باتیستا در نقش درکس) از خنده ریسه میروند و حتی به جوک های خودشان نیز میخندند. یکی از آن صحنهها را در بالا مشاهده میکنید که در آن درکس و مانتیس (دستیار اِگو با بازی پام کلمنتیف) به ناراحتی پیتر میخندند.
بخوانید: آمازون برای ارباب حلقهها ۵۰۰ میلیون دلار بودجه در نظر گرفته است!
اگر بخواهم یکی از مشکلات گان به عنوان کارگردان این اثر را مشخص کنم؛ آن این است که گان در بعضی موارد به درک مسائل توسط مخاطبین اعتماد ندارد. بدترین صحنه فیلم نیز از همین مشکل رنج میبرد؛ در این صحنه اگو معنی آهنگ برندی را توضیح میدهد که این آهنگ در مورد یک ملوان است که دل به یک دختر در شهری ساحلی میدهد اما دریا را به او ترجیح داده و دخترک را رها میکند. تا بدینجای فیلم، یکبار این آهنگ را شنیدهایم و مطمئناً همه فهمیدهایم که شخصیتهای این آهنگ تصویری از پدر و مادر پیتر هستند. با اینحال اِگو این آهنگ را به طور کامل و خط به خط برای پیتر توضیح میدهد و باعث میشود فریادی از سر عصبانیت بر سر کارگردان بکشید !
جذابترین اخبار از آینده مارول
با توجه به اینکه از اکران فیلم نگهبانان کهکشان ۲ حدود یک سال گذشته است، زمان آن رسیده تا دریابیم کدام یک از عناصر این فیلم به اتفاقات آینده دنیای مارول مربوط میشوند. بنظر من یکی از بهترین بخشهایی که در فیلم تعیبه شده است، احتمال بازگشت (احتمالاً در انتقام جویان: جنگ ابدی یا حتی نگهبانان کهکشان ۳) شخصیتهای اصلیایست که در کامیک های این سری معرفی شده بودند.
شخصیتهایی که در فیلم گان حضور داشتند، در کامیک های سال ۲۰۰۸ مجموعه نگهبانان کهکشان به مردم معرفی شده بودند. قبل از آن، دهه ها بود که تیم نگهبانان مارول از گروهی آدم فضایی تشکیل شده بود که در آیندهای دور از دنیای ما دفاع میکردند. این تیم شامل افرادی مثل یاندو، استارهاوک، مارتینکس، چارلی ۲۷ و ارثمن میشد. تمام شخصیتهای نامبرده در این فیلم تحت عنوان ویرانگرها در صحنه دیده میشوند؛ این گروه سرباز های سخت تمرین دیده مسئول مدیریت تمام کهکشان میباشند. یکی از دیالوگ های جالبی که در این مورد رد و بدل میشود در لحظهایست که یاندو به راکت میگوید ویرانگرهای قدیمی نیز تفاوت چندانی با تو و دوستانت ندارند. این اشاره هوشمندانه گویای این است که یاندو و دوستانش اولین گروه نگهابانان بودهاند.
تیم نگهبانان اصلی (با بازی سیلوستر استالونه، مایکل روزنبام، وینگ رامز و میشل یوه) در مراسم خاکسپاری یوندا شرکت میکنند و در بخشی از فیلم که پس از تیتراژ پایانی به نمایش درمیآید، شاهد گردهمایی دوباره این گروه هستیم. بعید است که کسی بخواهد این تیم جایگزین تیم استار لرد بشود اما در صورت امکان، تماشای همکاری این دو گروه در فیلم بعدی میتواند هیجانانگیز باشد.
بهترین نکته پنهان فیلم
در یکی از زیرداستان های فیلم که مرتبط با استارلرد و پدرش میباشد، متوجه میشویم که پیتر در دوران جوانی خود عکسی از دیوید هاسلهاف را در جیبش نگاه میداشته و او را پدر خود معرفی میکرده است. البته او بخاطر تورهایش در آلمان، هیچگاه به پیتر سر نمیزده است !
لحظاتی بعد هاسلهاف حضوری کوتاه را در فیلم ثبت میکند و در پایان نیز آهنگ Guardian’s Inferno با حضور او پخش میشود. خوره های سطح بالای مارول میدانند در زمانی که دنیای سینمایی مارول هنوز وجود خارجی نداشت، هاسلهاف حضور کوتاهی در سریال ماموران شیلد در نقش نیک فیوری داشته است.
نتیجهگیری نهایی
نگهبانان کهکشان ۲ را میتوان از عجیبترین فیلمهای تاریخ دنیای سینمایی مارول تلقی کرد. تقریباً تمامی فیلمهای دنبالهدار با جلورفتن بزرگتر میشوند اما نگهبانان ۲ پسرفت کرده و کوچکتر شده است. در حالی که بنظر میرسد هر لحظه ممکن است تمام دنیا فرو بپاشد، متوجه میشویم که تمام ماجرا یک دعوای خانوادگی بین پیتر و پدرش میباشد.
فیلم با یک سکانس اکشن بزرگ شروع میشود که البته در پس زمینه قرار گرفته؛ در پیشزمینه تنها شاهد رقص گروت هستیم ! در ادامه اما تنها شاهد دیالوگهایی هستیم که تاریخچه و آینده هر شخصیت را از زبانشان بیان میکنند. با وجود محبوبیت و موفقیت فراوانی که این فیلم بدست آورده است، جالب است که مارول اینبار بجای تعدد اتفاقات فیلم، به تنشهای روابط بین شخصیتها اکتفا کرده است.
خروج فیلم دوم از قالب نسخه قبلی آن و حضور آن به عنوان یک فیلم مستقل نیز در نوع خود تحسینبرانگیز است. مشخصاً گان هنگامی که اولین فیلم را میساخته است، چنین مسائلی را پیشبینی کرده بود؛ مثلاً تمام اشاراتی که در فیلم قبلی به رابطه عجیب پیتر و پدرش و البته گامورا و نبولا شده بود، در این فیلم به خوبی تشریح داده میشوند. اگر دو فیلم را پشت سر هم تماشا کنید، متوجه میشوید که مارول در کدام بخشها قصد حفظ ثبات و در کدام بخشها سهل انگاری کرده است که این سهل انگاری منجر به تناقض های عجیبی در داستان فیلم شده است.
اگر بخواهم بعد از تماشای این دو فیلم، نگهبان مورد علاقه خودم را انتخاب کنم، قطعاً راکت را انتخاب میکنم. تمام افرادی که در این تیم حضور دارند غریبه هستند اما بسیاری از آنها عملکرد خوبی دارند. گامورا یک مبارز بیرحم است، درکس شکم عضلانی بسیار خوبی دارد و استارلرد نیز خیلی شبیه به کریس پرت شده است ! در این میان راکت واقعاً یک اعجوبه است. او خیلی شبیه به یک راکون است اما این مسأله را شدیداً انکار میکند. او نه خانهای دارد و نه خانوادهای؛ او در یک آزمایشگاه توسط دانشمندانی دیوانه خلق شده است. او شخصیت خندهداری است که از طنز برای پنهان کردن ناراحتیاش استفاده میکند. صدای بردلی کوپر نیز به بهترین شکل خشم و عشق شخصیتاش را به مخاطب میرساند.
با اینکه راکت با CGI (گرافیک کامپیوتری) ساخته شده اما بنظر من تنها شخصیتی بود که ممکن است فیلم مارولی مستقل خودش را داشته باشد.
کارگردان: جیمز گان
نویسنده: جیمز گان
تاریخ عرضه: ۵ می ۲۰۱۷
درآمد در گیشه های سینمای آمریکا: ۳۸۹.۸ میلیون دلار
درآمد در گیشه های جهانی: ۸۶۳.۷ میلیون دلار
Rotten Tomatoes: 83%
Metacritic: 67
Letterboxd average grade: 3.6
CinemaScore: A
در ادامه بخوانید: مرد مورچه ای؛ بدترین فیلم دنیای سینمایی مارول !
نظر شما چیست؟