قتل در قطار سریع السیر شرق یکی از درخشان ترین و مشهور ترین رمانهای جنایی – معمایی نویسنده ی انگلیسی، آگاتا کریستی است. در سال ۱۹۷۴ فیلمساز جوان و موفق آمریکایی، سیدنی لومت دست به ساخت یک اثر سینمایی با اقتباس از این رمان می زند. در داستان با شخصیت جذاب و ماندگار هرکول پوآرو طرف هستیم که به طور اتفاقی وارد یک توطئه ی خانوادگی در قطار آسیایی – اروپایی می شود. لومت در این اثر از بزرگترین بازیگران هالیوود به عنوان ساخت یک حس نوستالژی برای مخاطب، بهره می برد. ستارگان درخشانی همچون: لورن باکال، انگرید برگمان، ریچارد ویدمارک، ژان پیر کسل، ژاکلین بیست، آلبرت فینی، شان کانری، جان گیلگاد، آنتونی پرکینز و….
فیلم با وفاداری به کتاب، از اسکله ی کشتیرانی در کشور ترکیه آغاز می شود و رفته رفته با تک تک کاراکترها آشنا می شویم. پرسناژهایی با اکت ها و احوالات شخصی شان که فیلمساز برای ساخت فضایی باورپذیر تر از آنها بهره می برد. سپس شخصیت اصلی فیلم هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی که نام و آوازه اش در همه جا پخش شده، برای مخاطب دراماتیزه می شود. اکت های وسواسی او با شک ها و تردیدهای مستقلش نسبت به همه چیز و همه کس، توسط بازی عالی “آلبرت فینی” در ساحت پیرنگ آشناپنداری می شود. لومت در این اثر بعد از روایت مقدمه اش، همچون فیلم موفق خود “۱۲ مرد خشمگین” به سراغ میزانسن های محدود و فضاهای بسته می رود و بار دیگر موفقیت اثر قبلی را تکرار می کند. سفر قطار پس از گیر کردن در بهمن عظیمی، به تعویق افتاده و زمان بروز بحران و مسئولیت پوآرو به عنوان کارآگاه در پس قتلی مرموز آغاز می گردد.
برگ برنده ی فیلمساز برای خلق درام در یک فضای محدود و خسته نشدن مخاطب، نقش آفرینی اسطوره های بازیگری اش است. بازی هایی چشم نواز که در خلق کاراکترهای دوگانه و مرموز نقش بسزایی دارد. همچون روال عادی ژانر جنایی – معمایی، پیرنگ کلاسیک فیلم رو به جلو می رود و مخاطب با پوآرو همراه می شود تا بتواند راز جنایت را کشف نماید. اگر به نوع شخصیت پردازی و کارکرد کاراکترها در اثر توجه کنید، سیدنی لومت به طرز جالبی با ارجاع به اثر موفق خود “۱۲ مرد خشمگین” از ۱۲ نفر استفاده می کند. اما اینبار در نقش مظنون و نه هیئت منصفه. افرادی در مظان اتهام که سر آخر مشخص می شود در پازلی به هم متصل دست به یک جنایت خانوادگی زده اند. حرکت دوربین و برداشت نماها از پرسناژها به طور اندازه و برابر صورت می گیرد تا تقارنی بین تمام کاراکترها برای ایجاد تردید به وجود آید. روایت اثر به سمتی نایل می شود که در بطن درام و رابطه های علت و معلولی پرسناژها با هم، مظنونین حالتی دوگانه پیدا نمایند تا حدی که مخاطب در هر بازجویی پوآرو، احتمال کشف رمز و هویت قاتل برایش به چالش می رسد.
بخوانید: ۳۵ فیلم جنایی-معمایی برتر تاریخ سینما
در عمق “قتل در قطار سریع السیر شرق” وجود ماهوی افراد و استفاده از بازیگرانی خاص، در ناخودآگاه مخاطب یک پیشبرد “اینهمانگویی” دارد. برای نمونه شخصیت زنی که لورن باکال نقش آن را ایفا می کند به طور غیر قابل انتظاری آدمی را به یاد پرسناژ دوگانه ی خانم راتلیج در فیلم “خواب ابدی” هاوارد هاکس می اندازد که همین باکال نقشش را بازی می کند. اگر بین این دو پرسناژ مقایسه ای انجام دهیم در فصل مشترکشان به رمزآلود بودن زنی اغواگر، تنها و مردمآب می رسیم و یا در نگاهی دیگر شخصیتی که آنتونی پرکینز نقشش را عهده دار است که گویی وجهه ای برونگرا از پرسناژ پیچیده ی نورمن بیتز فیلم “روانی” آلفرد هیچکاک می باشد. کاراکتری دورو و خطرناک که به عنوان یک مهره در پازل طراحی شده برای کشتن “کستی (ریچارد ویدمارک)” حضور دارد.
کلیت فیلم “قتل در قطار سریع السیر شرق” با روایت پر از هیجانش، درام را به آرامی در فضایی مملوء از رمز و راز پی می برد تا جایی که به سکانس پایانی و کلیدی می رسیم که زمان کشف رمز و افشاگری هویت اصلی قاتل توسط پوآروی باهوش است. اما ضعف اثر در جمع بندی آن می باشد که اساسا برگرفته شده از پایان رمان می باشد و لومت هم به آن وفادار است. پس از اینکه پوآرو قاتلین را پیدا کرده و حقیقت را بیان می کند در اوج ناباوری او از گناه آنها می گذرد. با اینکه مقتول به سزای عملش رسیده است اما رها شدن مسببین جنایت و سرپوش گذاشتن بر جنایتشان شاید کمی برخی مخاطبین را اذیت کند و پایان ملودراماتیک اثر به دل نمی نشیند.
در نهایت قتل در قطار سریع السیر شرق فیلمی ماندگار و بزرگ در ژانر جنایی – معمایی است که نقش آفرینی های درخشانی را به ثبت رسانده و کارنامه سیدنی لومت را ارجحیت می دهد.
نام: قتل در قطار سریع السیر شرق (murder on orient express)(1974)
کارگردان: سیدنی لومت
امتیاز: ۱۰ / ۹
بخوانید: نقد و بررسی فیلم اوکجا (Okja): درام کلیشهای و مضحک
در پاراگراف سوم خط پنجم و خط نهم نوشتید مضنون؛ املای صحیح مظنون می باشد؛
با تشکر.
با تشکر از شما ، متن اصلاح شد