تلویزیوننقد سریال

معرفی و بررسی فصل سوم سریال پیکی بلایندرز

تاریک و باشکوه مثل همیشه

این مطلب ادامه معرفی و بررسی فصل به فصل سریال پیکی بلایندرز است.

نقد فصل اول سریال پیکی بلایندرز

نقد فصل دوم سریال پیکی بلایندرز

 این مطلب حاوی محتوایی است که قسمتی از داستان را لو میدهد.

محله اسمال هیث شهر بیرمنگام هرگز این‌قدر زشت و ترسناک نبوده است. وقتی با سال ۱۹۲۴ برمی‌گردیم، کثیف‌ترین مکان روی این خاک سیاه، اسمال هیث است، با هوایی آکنده از گوگرد و زغال‌سنگ. دودهای دودکش‌های زمخت بر فراز کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، آسمان را سیاه می‌کند، کانال‌های تنگ و کثیف آب، پر از قایق‌های کوچک و بزرگ است و آسمانی تیره و دلگیرت از همیشه. اینجا مانند متروپلیس ساخته «فریتز لانگ» است که کتی روغنی و قیراندود به تن کرده است. بیرمنگام، شهری خودفروش ولی زنده.

جادوی جلوه‌های ویژه (CGI) اینجا خودشان را نشان می‌دهند. دنیای پیکی بلایندرز در فصل سوم این‌گونه با قسمتی مملو از استایل و غرور و شکوه و البته خاک و خون آغاز می‌شود. برادران شلبی به فرماندهی تامی با بازی «کیلین مورفی» حالا در شهر حکمرانی می‌کنند؛ نیروی پلیس، قمارخانه‌ها، مراکز شرط‌بندی، بارها، اراذل خرده‌پا، کولی‌ها، حاشیه‌نشین‌ها و… همگی در مشت پیکی بلایندرز هستند. به طوری که می‌گویند با این اوضاع، توماس شلبی به عنوان شهردار بعدی بیرمنگام انتخاب خواهد شد! و شاید هم این‌طور بشود؛ تامی دارد راه راست و درست را در پیش می‌گیرد، یا شاید بشود گفت که راست‌ترین راهی که تامی می‌تواند انتخاب کند. او برنامه دارد تا یک اسکله در بوستون خریداری کند تا بتواند از آنجا کسب و کار کوچک قانونی بیرمنگامی خودش را ادامه دهد. گذشته او یا به طور قاطع‌تر شخصیتی که او بوده، چیزی که هیچ‌کس نمی‌تواند از آن فرار کند، مانع پیشرفت او در این کار است و این کار را با ازدواج با گریس (آنابل ویلیامز)، سخت و یا حتی بدتر از آن، غیرممکن کرده است. در قسمت اول، عروسی تامی و گریس نمایش داده می‌شود، باوجود موسیقی و کوکائین و نوشیدنی‌ها و رقص و آواز، وحشت هنوز وجود دارد. حتی تامی به‌اندازه‌ای وحشت کرده که مجبور می‌شود در عروسی خودش، یک حمله و قتل از طرف روس‌های طرفدار تزار و دولت بریتانیا علیه روس‌های کمونیست انجام دهد و برادرش آرتور را مأمور انجام آن کند، آرتور که این روزها در جبهه‌های گوناگونی در حال جنگ است و حالا درگیر یک کشمکش ایدئولوژیک نیز شده است.

پیکی بلایندرز, Peaky Blinders, تامی شلبی

فصل سوم پیکی بلایندرز با قسمتی آتشین و باشکوه تمام آغاز می‌شود و قلب شما را به تسخیر خود درمی‌آورد و آدرنالین را در بدنتان به جریان می‌اندازد. پیکی بلایندرز سریال درامی است که با اعتمادبه‌نفس داستان‌گویی‌اش را بدون اشتباه به پیش می‌برد؛ شخصیت‌پردازی، تکامل و پیشرفت شخصیتی کاراکترهای سریال، آن را ایمن از انتقادهای منتقدین کرده و اعتماد بینندگان را به دیدن ماجراجویی‌های خطرناک جدید در خیابان‌های اسمال هیث و بیرمنگام برای رسیدن به قدرت دعوت می‌کند.

پیکی بلایندرز, Peaky Blinders, تامی شلبی

قهرمانان ما

تقریباً ۱۸ ماه از زمانی که ما گروه شلبی‌ها را دیده‌ایم گذشته است. از آن موقع تاکنون، پیکی بلایندرز از یک گروه کوچک که نامش بر سر زبان مردم خرده‌پا می‌چرخید فراتر رفته و تبدیل به یک پدیده در دنیای گنگسترها شده. شلبی‌ها نیز خودشان را با اوضاع وقف داده‌اند. تامی موفقیت مالی خودش را در غالب یک خانه بزرگ در واریکشایر به نمایش گذاشته است. تامی عکس اعضای خانواده را بر روی دیوار راه‌پله نصب کرده و تابلوی نقاشی بزرگی از خودش و گریس در مرکز دید همه گذاشته است. او اکنون یک پدر است و به زودی رسماً یک مرد متأهل می‌شود. البته این عروسی یک عضو پیکی بلایندرز است! پس عروسی تامی و گریس شگفت‌انگیز (که معلوم شد، شوهر اولش خودش را به شکل فجیعی کشته است) به سرعت تبدیل به مسابقه اسب‌دوانی، مسابقه بوکس، دعوا و ضرب و شتم و نیز در نهایت قتل منتهی شد. در هنگامی که جانی داگز و دار و دسته لی در حال سروسامان دادن اوضاع قتل و درگیری در پایان عروسی هستند، یک نکته توجه شما را جلب می‌کند، پیکی بلایندرز اصلاً کند و آهسته نشده است!

پیکی بلایندرز, Peaky Blinders, تامی شلبی

البته من هنوز درباره شخصیت گریس مطمئن نیستم. می‌توانیم دلایلی که تامی با او ازدواج می‌کند را این‌ها بدانیم که او بچه تامی را باردار بود و خانواده مهم‌ترین چیز است؛ شوهر او خودکشی کرده است که ما زمان آن را نمی‌دانیم و نیز اینکه ازدواج با گریس قابل‌پذیرش‌تر از ازدواج با می است که از یک خانواده کاملاً اشرافی است و با سطح زندگی و جایی که تامی آمده، کاملاً متضاد است؛ و در آخر با وجود همه‌چیز، تامی او را دوست دارد. نکته آخر این است که گریس مدت زیادی را صرف دروغ‌گویی و جاسوسی از تامی و خانواده‌اش کرده بود، ولی اکنون نقش زن نیکوکار و مهربان خانه شلبی را بازی می‌کند. همان‌طور که پالی به خوبی به گریس گوشزد کرد: «در اینجا تنها تامی است که فراموش کرده تو چه کسی بوده‌ای.» 

پیکی بلایندرز, Peaky Blinders, تامی شلبی

بخوانید: نقد و بررسی فصل دوم سریال پیکی بلایندرز

بقیه اعضای گروه؟ من عمیقاً برای آرتور احساس دلسوزی می‌کنم. هنگامی فصل سوم آغاز می‌شود من گمان می‌کردم که برادر بزرگ‌تر خانواده شلبی، گوشه‌گیر شده است؛ او با یک زن مسیحی معتقد به اسم لیندا ازدواج کرده است؛ کسی که به وضوح سعی می‌کند آرتور را به راه راست هدایت کند، کاری که هرچند نتایج گوناگونی در پی دارد. او با خودش فکر می‌کند گه اکنون او یک مرد متأهل است و باید کم‌کم از این سبک زندگی خشن دست بکشد. متأسفانه برادر او، امپراتوری جنایی‌اش را برای این بنا نکرده که دست‌های خودش در شب عروسی‌اش به خون آلوده شود؛ پس این وظیفه آرتور می‌شود که جان مأمور شوروی را در صحنه‌ای خشن و خونین بگیرد تا سریال آن روی زشت و پلید کسب‌وکار خانواده شلبی را عریان و بی تسامح به نمایش بگذارد. در اینجا تنها آرتور نیست که از زندگی به عنوان یک شلبی، احساس اضطراب می‌کند. پالی نیز دچار وسوسه هوس عشق یک نقاش پرتره، روبن اولیور می‌شود. به محض اینکه پالی اندکی به این مرد شک می‌کند، با یک اسلحه به سراغ او می‌رود. نشانه از این نکته که باوجود تمام این ثروت، هنوز امنیت به درون خانواده راه پیدا نکرده است. 

https://albalou.com/2018/06/25/%d9%86%d9%82%d8%a

 

دشمنان

در این فصل بدمن درجه یکی مانند آنچه که در دو فصل شاهد آن بودیم نیستم؛ زیرا که بازرس کمپل، با بازی سم نیل مرده است و این یکی از نکات منفی این فصل است ولی «پدی کانسیداین»، بازیگر مشهور انگلیسی در نقش پدر جان هیوز وارد داستان می­شود و نقش دشمن تامی و پیکی بلایندرز را ایفا می­کند. یک چیز از دو سال پیش مشخص است که چرچیل در ازای لطفی که به تامی کرده بود، حالا خواستار صاف کردن حسابش از سوی تامی است و شامل روس‌های طرفدار تزار (معروف به روس‌های سفید)، تانک‌ها و نیز اتفاقات و حوادث ماه اوت سال ۱۹۲۴ که به قیام مردم گرجستان علیه حکومت تازه شکل گرفته اتحاد جماهیر شوروی منتهی شد می‌پردازد. جایی که پای دوشیزه تاتیانا پتروونا به ماجرا باز می‌شود. همچنین سریال به انتخابات سال ۱۹۲۴ بریتانیا و نامه مشهور گریگوری زینوویف، دبیر کل حزب کمونیست شوروی به حزب کمونیست بریتانیا می‌پردازد که خواستار ایجاد یک دولت از دل حزب کارگر بود. خط داستانی که آیدا شلبی را دوباره در برابر برادرانش قرار می‌دهد؛ که البته نقش وی پررنگ‌تر می‌کند که نکته مثبتی است.

پیکی بلایندرز, Peaky Blinders, تامی شلبی, پدی کانسیداین,

به هر حال ما درباره تامی شلبی صحبت می‌کنیم، مردی که بارها به ما یادآوری کرده است که مرد ریسک‌پذیری است و به نظر می‌رسد که تنها چرچیل نیست که بازی را اداره می‌کند. تامی نیز نقشه‌های زیادی در سر دارد که یکی از آن‌ها اجرای یک سرقت بزرگ است. سرقت چه چیزی، از چه کسی، کجا، چه زمانی و چه دلیلی، در طول فصل مشخص می‌شود. تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که تام هاردی در نقش گنگستری یهودی جزئی از نقشه این سرقت است و به سریال بازمی‌گردد و دوباره از نقش‌آفرینی زیبای او لذت می‌بریم.

پیکی بلایندرز, Peaky Blinders, تامی شلبی, تام هاردی, Tom Hardy

فصل سریال مانند فصول گذشته از لحاظ فنی در اوج قرار دارد. فیلم‌برداری در سطح بالایی قرار دارد و نماهای بی‌نظیری را در سریال می‌بینیم. جلوه‌های ویژه بی‌نقص هستند و خشونت فیزیکی و نیز حال و هوا و فضای دهه ۲۰ میلادی در بیرمنگام را به خوبی به نمایش می‌گذارند. موسیقی تم اصلی سریال همچنان از نیک کیو و گروه اوست و تعداد زیادی از آهنگ‌های راک گوناگون نیز در طول سکانس‌های این فصل، شما را به وجد خواهند آورد.

پیکی بلایندرز, Peaky Blinders, تامی شلبی
Peaky Blinders 3 – Episode: No. 1: Arthur Shelby (Paul Anderson), Thomas Shelby (Cillian Murphy), Finn Shelby (Harry Kirton)

برای مطالعه نقد و معرفی سایر فصل­های سریال پیکی بلایندرز با آلبالو همراه باشید.

نقد فصل چهارم سریال پیکی بلایندرز

بخوانید: نقد فیلم «مری شلی» (Mary Shelley): بیوگرافی نویسنده فرانکنشتاین

مرجع
آلبالو
تگ

نظر شما چیست؟

avatar
  عضویت  
اشاره به موضوع
بستن
بستن